بچها این روزا یکسره خونه ام بیرون کم میرم بخاطر بچه حس میکنم افسردگی گرفتم به چیزای مضخرف فکر میکنم. داشتم به شوهرم می‌گفتم پاهام خیلی کوچیکه کاری نمیشه کرد بزرگتر شن 😐 گفت نهه پاهاتو خیلی دوست دارم کوچیک بهتره
الان حس میکنم نکنه با این حرفش همسرم فوت فی.تیش بود چی بود اون بيماري رو داره چند جا خوندم علاقه زیاد به پا این بیماریه
عزیزم خودتو درگیر این چیزا نکن مدیتیشن کن یوگا برو برو پیاده روی این فکرا اگه جلوشو نگیری میشه وسواس فکری زندگیتو زهرمیکنه
واای ولکن باو سخت نگیر
بیماری نیس بیخیال
خب دوست داره دیگ
از اون قدیما مردا پاها رو دوست داشتن تو حدیث چرا هست ک مچ پاتون رو بپوشونین
عزیزم خودتو سرگرم کن تو خونه ...کلاس زبان انلاینی چیزی ثبت نام کن
این فکرا چیههههه😂
به اینجور فکرا بها نده میشه وسواس مث من دیونه میشی...
بابا مگه فانتزی عجیب غریب داره مثلاببخشید دلش میخواد پاتو ببوسه یا ..؟میخواسته دلداری بده بگه حتی پاهاتم دوست دارم همین مدلیش قشنگه که شما احساس نکنی پاهات زشته یا ..
منم یه سری تو خونه گفتم وای دماغم زشته عمل درستش میکنه گفت من عاشق دماغتم همین جوری با همین قوز و .. یعنی شوهرم نوز فتیشه؟😅
ببین منم اینطوری شدم هراز گاهی گریم میاد دخترم یبوست شده
همش فکرای عجیب در مورد بچه میکنم
فک کنم داریم افسردگی میگیریم
