بچه ها من یه جاری دارم خودشیرین و خونش جداست بعد من عروس آخری هستم و تو یه ساختمون با مادرشوهرمم و سن بالا هم هست مادرشوهرش و جاریمم خونش جداست من از روز اول که اومدم مادرشوهرم باهام بد بود هی من خوبی کردم هی اون بدی کرد اشک منو هزار دفعه دراورده شوهرم اصلا پشتم نیست علیه کنه همیشه مثلا شوهرم میگفت برو سر بزن قبل از اینکه من بیام میرفتم پیش مادرشوهرم هر روز سر میزدم اونم فقط انرژی منفی میداد و آه و ناله میکرد و تیکه مینداخت و حالم رو بد میکرد خلاصه الان دو سه ماهه نمیرم طبقه پایین بهش سر بزنم میگم برم چه کاریه زخم زبون بشنوم خلاصه زیاد قاطی نمیشم اینا این مدت بدتر هم شدن قشنگ دختراش رو پر کرده حتی فامیلاش رو اونا هم احترام نمیزارن خلاصه این جاری هر وقت منو میبینن غیبت مادرشوهر و خانواده شوهر رو میکنه و حرفایی پشتشون می زنه که ولی جلو اونا یه جور دیگه رفتار میکنه سایه اینارو قبل عروسی من با تیر میزد الان خوب شده باهاشون میاد هر روز سر می زنه به مادرشوهرم قبل مهمونی شام و ناهار میزاره و حسابی منو به چشم اونا بد کرده و حسابی دو رو هست بد یه گروه خانواده شوهر زدن تو واتساپ خواهرشوهرا پیام میزارن اره الهی بمیرم مادرمون تنهاست هیچ کس نیست بهش سربزنه و همه چی رو از چشم من میبینن با نیش و کنایه ها مثلا منظورشون به منه که تو یه ساختمونیم چرا سر نمیزنم منم میخوندم و جواب نمیدادم یهو جاری پیام گذاشت اره بنده خدا خیلی تنهاست اون که باید سر بزنه نمیزنه و فلان اومدم جوابشو بدم گفتم ولش کن بعد تو گروهه یه خودشیرینی میکنه عکس از هر چیزی میزاره یعنی موندم واقعا چیکار کنم
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
دقیقا عزیزم شوهرم نمیفهمه که میگه اصلا خونه جدا نمیگیرم و مادرم پسره چیکارش کنم
باید رگ خواب شوهرت پیدا کنه با مهربونی سیاست از اونجا پاشی ببین شوهرت نقطه ضعفش چیه مردا از خاله زنک بازی اینکه خبر ببری بیاری خوششون نمیاد باید غر نزنی ساکت باشی وبا مهربانی باتوجه به رگ خواب شوهرت از اونجا بری