یه همکار داشتم سن بالا قدیمی بود چون من دختر کم سن ساده بودم ازم بیگاری میکشید و یکی دوتا کار میموند اخم میکردم سرم غیرمستقیم داد میزد خودش دیر میومد زودتر میرفت هیچ کاری نمیکرد اصلاااا کار نمیکرد و پرینتر کنار دستش بود برگه من ازاونور میومدم دومتر از کنار صندلی این خم میشدم برمیداشتم یا کارتخوان کنار دستش بود من بلند میشدم از پشت صندلیش رد میشدم میکشیدم
آخر جوری ریدم بهش گفتم نمیام حقوق منو تو به مسول یاد دادی نده میرم شکایت تا امثال تو فکر قلدری از سرشون بپره