ببین من یه خواستگاری داشتم که خواستگارم نبود ، عاشقم بود
این رو اول اطرافیان فهمیده بودن و بعدش خودم.حتی یکی از نزدیکانم به من قضیه رو گفت و بعدش خودم متوجه شدم.
اینایی رو که گفتم نه توهم زدم و نه فکر و خیال.آدمی با اون هوش اون مدلی جلوی بقیه سوتی میداد تا من رو ببینه
خلاصه چند سال گذشت و بنا به دلایلی با هم ازدواج نکردیم.اون اول ازدواج کرد و بعدش من. همیشه برام سوال بود که چرا قسمتم نبود باهاش ازدواج کنم با اینکه عاشقم بود و شرایط ظاهرا خوبی هم داشت.
زمانی که من عقد بودم اون بنده ی خدا بخاطر سرطان فوت کرد.روحش شاد
شما هم برو پی بخت و اقبال خودت.به خواستگار امروز فکر کن بدون در نظر گرفتن اون کسی که دلت پیشش هست