2777
2789
عنوان

از دست شوهرم و مادرش هر لحظه ممکنه یه بلایی سر خودم بیارم😭😭😭

| مشاهده متن کامل بحث + 1030 بازدید | 53 پست
خرجی بهت میده؟ طلا یا پسندانداز نداری اصلا؟

نه آنچنان دو تومن اونم یبار میده یبار نمی‌ده ولی برای مادرش سنگ تموم می‌زاره دارم در حد اجاره کردن خونه فقط میترسم کار پیدا نکنم

الهی شکر آخر و عاقبتش به خیر شد💖

توام اگه میتونی طلاق بگیر برو به خدا تازه میفهمی زندگی یعنی چی کارم زیاده ولی یک پسندازی باید داشته باشی تا میتونی پول و طلا جمع کن تا بتونی از دستشو راحت بشی

مهم نیست پشت سرمون چی میگن مهم اینه که تو رومون جرعت ندارن حرف بزنن😏

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

دقیقا مخصوصا اینا که مادرو پسر سمی هستن

عزیزم من کاملا درکت میکنم چون تو سرایطت بودم‌ و شوهرم مادرش دقیقا مادر پسر سمی و ‌وابسته هستن البته الان بهتر شدن

من تجربیاتمو‌ میگم امیدوارم به دردت بخوره

اول از همه اگر بچه نداری اصلا به بچه فکر نکن فعلا

زندگی من درست شد اما چجوری؟ چون بچه داشتم موندم و تحمل کردم ولی خیلی داغون شدم حالا اگر بچه نداشتم نمیموندم.

اگر نظر من و میخوای اصلا با مادر شوهرت حرف نزن چون این مدل مادرا واقعا مریضن اون به بچه خودش رحم نمیکنه به تو رحم میکنه!؟

نه بغض کن نه تو خودت بریز یکم از دریچه چشم شوهرت به مسائل نگاه کن ببین اونم گناه داره چون داره چوب مادرش و میخوره و اونم اسیره و حالش بده اما واقعیت هارو نمیبینه

سعی کن خیلی اروم بهش نزدیک بشی و با جملات کوتاه مادرش و از چشمش بندازی و واقعیت هارو نشونش بدی

یادت باشه اولش با دوز کم شروع کن😬

اصلااااااا بد مادرش و نگو 

فقط کوتاه مثلا بگو. اخی خسته شدی همه کارای مامان رو د‌وش توئه یا بگو باید به فکر جوونی و ایندمون باشیم 

ممکنه یهو عصبی بشه اصلااااااااا اهمیت نده اولش گارد میگیره اما کم کم نرم میشه

بهت قول میدم اروم اروم در گوشش بخونی زندگیت بهتر میشه

بعدم نگو با جادو جمبل شوهرمو میکشه سمت خودش خرافاتی نباش مادرشوهرت جادو بلد بود خودش و نجات میداد

اصلا ازشون نترس و ضعف نشون نده

اعتماد به نفستو حفظ کن نگو من طرف میشورم و میسابم

فکر کن خونشون یه مسافر خونه س فعلا داری توش زندگی میکنی تا مستقل بشی

حتمااااااا هم یه حرفه تی یاد بگیر

با مادر شوهرت عادی باش اصلااااااا جلوش صعف نشون نده حتی تو اوج غصه خودت و عادی نشون بده

هیچ وقت نذار اشکتو ببینن 

قوی باش 

مطمئنم از پسش برمیای❤️

قبول نداره همش انکار می‌کنه و نمی‌خوان درست بشن میگن اصلا ما مشکل نداریم و این چیزایی که من گفتم عاد ...

حرف زدن مال ادمیزاده عزیزم

اینا ادم  نیستن

من مادرشوهرم لنگه مادر شوهرت بود 

دید پسرش داره ازش فاصله میگیره به خاطر زندگیش یکم بهتر شد

نه آنچنان دو تومن اونم یبار میده یبار نمی‌ده ولی برای مادرش سنگ تموم می‌زاره دارم در حد اجاره کردن خ ...

چرا نتونی 

همون پول رو کنار بزار خرج چیزی نکن 

در مورد کار هم پرستار میتونی بشی بعضیا میگن باید بمونی پیش مریضشون . زن عموی پدر منم همینجور بود با تمام بچه هاش توی خونه یک خانم پیر زندگی می‌کرد 

به کسی که واقعا بهش اعتماد داری بسپار برات پیدا کنه

و حتما مراقب باشه بچه نیاری

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

توام اگه میتونی طلاق بگیر برو به خدا تازه میفهمی زندگی یعنی چی کارم زیاده ولی یک پسندازی باید داشته ...

چشم عزیزم فداتشم بخدا تمام پولاش برای مادرشه اینجوری نیست بتونم بگیرم و جمع کنم در این حد خانوادش محاصرش کردن

چشم همون دو تومن ماهی هم جمع میکنم

همینم واقعا مبلغ خوبیه 

کارای خونگی هم شاید بتونی مثل ترشی و سبزی خوردن اینام انجام بدی بفروشی یا کار اینترنتی پیدا کنی خیلی خوبه

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

چشم عزیزه دلم حتما

واست دعا میکنم اول برای آرامش روحت دوم برای آینده ت که روشن باشه 

 در کوچه ام،در یک کوچه خلوت وبی کس راه میروم.بدون نگاه به پشت سر،درنقطه ای که راهم را تاریکی فرامیگیرد،گویی رویایی میبینم که درانتظارماست.آسمان سیاه با ابرهای خاکستری پوشیده شده.گویی رعد وبرق پنجره ی خانه هارانشانه گرفته.عالم وآدم درخوابند،فقط دو دوست بیدارند.یکی منم ودیگری پیاده روهای خلوت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز