نمی‌دونم یه حسی پیدا کردم انگار دارم به دور بریام حسودی میکنم ...
مخصوصا خواهرم اینا
شوهرم چند سالی هست که کارگریشونو میکنه منم دیگه خسته شدم از این وضع بخور نمیر دیگه دوست ندارم براشون کارگری کنه دوست دارم برا خودش کار کنه ولی چکار کنم عرضه نداره 😭پول نداره چند ساله یه تومن هم پس انداز نتونست کنه
مگه قبل ازدواج نمی‌دونستی پول نداره؟
تو اینجور مینالی منم از جور دیگه.. شوهر من ک فقط به فکر پس اندازه بخاطر ملک و املاک خریدن الان کلی بدهی داریم
عزیزم تو این زمانه کی میتونه پس انداز کنه اخه
کار میکنه میچرخونید زندگیو هممون همینیم
اخی گناه داره ، الان همه اوضاشون خرابه ، انشاله تو کار همسرت هم فرجی بشه
خداروشکر که پول حلال در میاره و دل داره همشو برا زندگیتون خرج میکنه.
خودت چه تلاشی کردی برا پیشرفت زندگیت؟
خودت شاغلی ؟
یعنی خانواده اش در قبال کاری که انجام میده ماهیانه بهش پول میدن؟
از شوهرت بخواه ماهیانه مبلغی بهت بده شما هم اونو پس انداز کن
اینجوری شاید مجبور بشه از خانواده اش پول بیشتری بگیره
کک پیشرفت رو بنداز به جون شوهرت بگو بیا فلان کار رو شروع کنیم استارت یه سری کارها رو بزنین با هم و توی اسکیل کوچیک تجربه کنین اگر گرفت همونو ادامه بدین به بخور و نمیر راضی باشی وضعیتوم اینطوری میمونه
نمیگم بری ولخرجی کنی بگی نمی‌خوام به بخور و نمیر راضی باشم ،برعکس باید نشونش بدی با کم و زیادش پایه ای ولی همزمان باید این تفکر واسه شوهرت جا بیفته که وضع مالی بد بود نباید به اون بد بودنه عادت کرد و از نیاز های طبیعی زد ، باید تلاش رو هوشمندانه تر کرد و از زاویه دیگه ای تلاش کرد
