دستان🥹
او دوستم نداشت
ی نفر اینجا ب من گوهر یکدانه
و‌شب های گرند هتل معرفی کرد
یعنی معرکه بودن فوق العاده
استاتر و دوستان من یه زمانی خوندم قبلا که دختره عاشق یه پسر حاجی بازاری میشه که همسایشونه بعد ازدواج میکنند بعد پسره ولش میکنه می‌ره با یه نفر دیگه بعد دختره معتاد میشه بچه شو می‌زاره پروشگاه بعد از چند سال دوباره به پست هم میخوره اسمش رو میدونید؟؟؟
خاطرات یک خون آشام درجه یکه
توسکا
تقاص
آدم و حوا
و..
درباره یه دختری بود پدرش بهش تجاوز میکنه مادرش فوت میشه از خونه غرار میکنه گدایی میکنه عاشق ی پسری میشه جغتشون عاشق واقعی میشن بعد پسره ولش میکنه هردو گدا بودن تو ی باندی
بعد سالها پسرخالشو میبینه ک ی ادم موفقی شده پسرخالش عاشقش میشه عقدش میکنه بزور و بعدا جفتشون عاشق میشن و ...
خیلی قشنگ بود تو ی چنلی خونده بودم انقد قشنگ بود بعد این رماندهررمانی میخوندم ول میکردم وسطاش چون ب چشم نمیومد دیگه
یادش بخیر دوران نوجوانی تا صبح رمان میخوندیم اون موقع همخونه و این چیزا بود الان باز هوس کردم بخونم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز