چند وقت دیگه سال مادربزرگمه پدرشوهرم و مادرشوهرمو دعوت کردم برای ناهار مراسمو اونا جوری رفتار کردن ک ...
وا
اره خیلی ناراحت میشم
سالگرد بابام و خاک سپاری و ختمعموم و ...اصلا خانواده شوهرم نیومدن
عموی بزرگم میشد پدرشوهر خواهرم
منم عموی شوهرم مرد نرفتم زنگم نزدم انگار نه انگار
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
من خواهرشوهرم سال پدرم نیومد کلا گذاشتمش کنار ریختش هم نمیخوام ببینم باهاش سلام علیک میکنم جایی ببینمش ولی رفت و آمد دیگه هرگز شاید سالی یه عید دیدنی نیم ساعته
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
وا اره خیلی ناراحت میشم سالگرد بابام و خاک سپاری و ختمعموم و ...اصلا خانواده شوهرم نیومدن عموی بزرگ ...
بعضیا واقعا بیشعورن
خواهر شوهر های من مراسم خواجه حافظ شیرازی هم میرن بعد برا سال بابام پادردش رو بهونه کرد زنیکه ۶۰ ساله شه عقل نداره بعد انتظار داره من مثل قبل باشم باهاش بعد خودش یه بار داشت مثل همیشه وراجی میکرد و خاطره تعریف میکرد از تو دهنش پرید بیرون روز دوم که بابای من فوت کرده بود تو خونه ش با فامیلا شوهرش بزن برقص داشتن. بمیرن آب به مرده خودش و دور وبریهاش نمیریزم بدرد نخور ...
چه بی فرهنگمنمحقیقتا خیلی ناراحت شدم وقتی بهشون گفتم و گفتن ببینیم ۴۰فلانی کی هستخب من مهم نیستم؟پد ...
ولشون کن اسکولن
محل نده بهشون
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
بعضیا واقعا بیشعورن خواهر شوهر های من مراسم خواجه حافظ شیرازی هم میرن بعد برا سال بابام پادردش رو به ...
خدا رحمت کنه پدرت رو عزیزم
دیگه ادمای بیخود زیادن از شانس ماها
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰
نه دهن به دهن نذار اصلا ولی یواش یواش رفتارت رو تغییر بده باهاشون.بالاخره زنداداش هیچی اما گذرشون به ...
ما تازه دیروز لیست مهمونها رو نوشتیم و من چون میدونستم ۴۰ همسایه همممکنه همونموقع باشه همون دیشب دعوتشون کردم که اگر فلانی گفت بگن ما مراسم ۴۰ مادربزرگ عروسیم که متاسفانه اون جواب رو گرفتم🥲
نه رو مخ شوهرم نمیتونم برم،چون حرف بزن نیست شوهرم فقط زندگی خودم تلخ میشهاما بهش یادآوری میکنم که اح ...
آره همینو بهش بگو
نیازی نیست چیزی بهشون بگه ناخواسته روی رفتارش باهاشون تاثیر میذاره مثلا من شوهرم یه هفته در میون میرفت به همین خواهره سر میزد حالا از عید که رفتیم خونه ش تا حالا نرفته دعوتش هم نکردم و نمیکنم.