ما رسم داریم جهیزیه با پسر هست بعد من عروس خالم هستم قراره این چند روز بریم خرید جهیزیه راستش اخلاقای خالم یجوریه مثلا چون دخترش فلان چیز نخریده دوس ندارم منم بخرم یا من یخچال ساید دوس دارم چون دخترش یخچال معمولی گرفته به منم میگه بیا از اینا بگیر خوبه خب من واقعا اون مدل دوس ندارم بعد تا برخورده برخلاف میلش عمل میکنیم همش میگه برم درد میکنه فشارم رفت بالا
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
خیلی سخته همه چی پای یه نفر باشه واقعا بنظرم یه جاهایی شما هم کوتاه بیا یا اگه خیلی دیدی مقاومت میکنن روی وسیله و ندارن شما خودت بذار رو پولش همون یخچال مورد نظرتو بردار