مامانهای مرداد 89

مهرنگار عزیزم خیلی ناراحت شدم که اینقدر بهم ریختی....عزیزم همه بچه ها یه وقتایی اینجوری میشن...دقیقا چند هفته پیش رایان هم مدام توی خواب گریه می کرد و کلی طول می کشید تا اروم شه...فقط مراقب خودت باش.....بقیه اش همونایی که شیده گفت.........

سارا جونم ممنون عزیزم...شما لطف داری خانوم

از نظر لطف همتون به پسر ناز من متشکرم

من برم الان اومده دنبالم که بریم بخوابیم

به‌‌ به‌‌ میبینم که همه دارن اعتراف می‌کنن به زدن

درصد روانی‌‌ها هم داره میره بالا من تنها نیستم

اول از همه
موناااااااااااااااااااااااااااااااااااا دور از جونت
اولا که من تو خونه شما نیستم ببینم چه رفتاری با یوسف عزیزمون داری. بعدش هم منظورم اون مادرهاییه که بی دلیل بچه رو میزنن یا دعوا می کنن. مثلا بچه میخوره زمین به جای نوازش یه کتکی میزنن که مثلا چرا خوردی زمین. من الان دارم اینجوری میشم. گیر میده به پنکه بعد کارهای خطرناک میکنه من عصبانی میشم سرش داد میزنم.
پس باز هم میگم دور از جون همه شما مادرهای نمونه

شیده جون ممنون از نظراتت. از همون بچگی چون تو خونه تموم یزدی ها پنکه سقفی هست علاقه پیدا کرده. الان تو خونه خودمون هم انواعش هست. یه پایه دار برای خودمون یه چندتا هم اسباب بازی.دیگه تو فامیل به این علاقش معروفه. خونه هرکی هم بریم اصلا شیطنت و خرابکاری نمیکنه ولی اونقدر میگرده تا پنکه یا چیزی شبیه اونو پیدا کنه حتی گاهی وقتا فن تو هود رو هم پیدا میکنه و وایمیسه نگاش میکنه یا میخواد براش روشن کنیم. کلا هرچیزی بگرده و مخصوصا مثل پنکه باشه عشقشه.

درمورد سوالات هم اینجا کپی میکنم جلوش جواب میدم.

1- مراحل رشدی مثل سینه خیز 4 دست و پا و راه رفتن رو به ترتیب انجام داده؟؟؟ بله درضمن جزء اولین بچه های تاپیک بود که این مراحل رو شروع کرد.
2- تکامل حرف زدنش در چه حده؟؟؟؟ الان جمله های 3 کلمه ای رو میگه؟؟ دو کلمه ای میگه ولی سه کلمه ای خیلی کم. مثلا مامان جوجو رفت یا نی نی جیش کرد ولی میگم در حد 5-6 جمله سه کلمه ای
3- ارتباطش با هم سن و سال ها چطوره؟؟؟ با هم سن و سالاش خوبه. با بچه های بزرگتر انگار راحتتره مخصوصا دخترها مثلا با دختر عمه و عموش راحته .لی با پسر همسایمون بازی میکنه ولی اینجوری که اون با خودش این هم با خودش
4- مهارت حرکتی درشت مثل پریدن دویدن دور زدن ... در چه حده؟ خوبه. دویدنش که عالیه پریدن هم مثلا از ارتفاع نیم متری مثل مبل میپره. درو زدنش هم خوبه
5- مهارت حرکتی ریز در چه حده؟؟ میتونه در آب معدنی رو باز و بسته کنه؟؟ نخ بکنه تو مهره؟؟ تو اینا خیلی مهارت داره
6- علاقه به چیزهای چرخشی مثل پنکه هواکش لباسشویی از کی شروع شده؟؟؟ از بچگیش. شاید ما مقصر بودیم و با تشویق تحریکش کردیم ولی این علاقش واقعا نگرانم کرده
7- به ماشینهای سنگین مثل کامیون تریلی جرثقیل علاقه افراطی داره؟؟؟ یعنی ممکنه مدت زیادی بشینه بهشون نگاه کنه؟؟ کلا زیاد با ماشینهای اسباب بازیش بازی نمیکنه از ماشین سواری هم بدش میاد و با چه مکافاتی باید تو ماشین سرگرمش کنیم.
8- به لمس حساسه؟؟؟ یعنی نمیذاره خوب سرش رو شامپو بزنی و جیغ میزنه؟ عاشقه این کاره بیاد تو بغلم دست تو موهاش بکشم. تو حموم هم فقط از اینکه آب رو سرش بریزم بیزاره وگرنه یکساعت هم سرشو بمالم هیچی نمیگه
9- به صدای بلند حساسه ؟؟؟ مثلا از سیفون دستشویی میترسه ؟؟ یا نمیتونید باهاش برید عروسی؟؟ نه. تو دستشویی با سیفون سرگرمه. دیشب رفتیم عروسی (مختلط) آخرش با گریه آوردیمش بیرون دوست داشت میون مردم برقصه و بپره و عاشق صداها و نورهاست. راستی تو عروسی هم اونقد گشت تا تو سالنش هواکش رو پیدا کرد و کلی ذوق کرد. بعد هم دستشو میگردوند
10 - بد غذاست ....؟؟ یعنی فقط چند مدل غذا دوست داره؟؟؟ خداروشکر به باباش رفته و همه چی میخوره فقط کم. چون موقعی که سوپ میخورد یه کاسه بزرگ میخورد الان چندتا قاشق برنج بیشتر نمیخوره
11 کم خوابه؟؟؟ تو خواب زیاد غلط میزنه و نا آرامه؟؟؟ بله خواب شبانه روزش نه ساعته شبها دو سه میخوابه روزها 10 بیدار میشه. روزهم یکساعت میخوابه. کلا دوسه بار بیدار میشه البته از زمانیکه رو تخت خودش میخوابه یکی دوبار فقط نق میزنه بهش آب بدم میخوره میخوابه. یه بار هم تا نیم ساعت گریه میکنه مخصوصا 5-6 صبح حتی اگه بغلش کنم یا رو پام بذارمش البته بگم چشماش بسته است و خوابه ولی گریه میکنه. جدیدا صبح ها چون دیر بیدار میشه ساعت 7-8 بهش شیر عسل میدم تو شیشه. چند روزه فهمیدم هروقت اینجوری گریه میکنه بهش شیشه شیر بدم راحت میگیره میخوابه.
12- در موقع ناراحتی نمیتونه خودش رو آروم کنه؟؟ حتما شما باید آرومش کنید؟؟ بله فقط تو بغل من آروم میشه. حتی اگه باباش هم بغلش کنه تا تو بغلم نیاد آروم نمیشه
13- دلبستگیه زیاد و افراطی به بعضی از اسباب بازیها نشون میده ؟؟؟ و همش دوست داره بازی تکراری انجام بده؟؟ دقیقا نمی دونم. همونطور که گفتم با اسباب بازیهاش مثل ماشینهاش تفنگ هاش عروسکاش (هم آدمک هم حیوونا)بازی نمیکنه ولی اسباب بازیهای فکریشو خیلی دوست داره استوانه هوش حلقه هوش انواع پازلها انواع کارت آموزشیها انواع لگوها. مثلا یه پازلشو بیاره بیست بار هم خراب کنیم باز بازی میکنه ولی اینکه بگم فقط یکیشو دوست داره نه. بهتره بگم بازیهای فکری رو خیلی دوست داره

(شیده بهارک مونا هستی مژی سارا) عزیز ممنون از اینکه نظراتتون رو گفتین.
الان بیشتر ناراحتیم از خودمه که نمی تونم خودمو کنترل کنم. صبح شستمش خواستم شورتشو پاش کنم شروع کرد به گریه که شورت نه. هی پاش کردم هی درآورد سرش داد زدم خستم کردی بپوش دیگه. بمیرم اونقدر ترسید و چسبید تو بغلم و هیچی نگفت. فقط هق هق میزد. آخه تا یکی دو هفته پیش اصلا نمی دونست داد زدن چیه.
بهتره بیشتر از این شاهکارامو تعریف نکنم
از پوشک گرفتنش هم که به بن بست خورد. دکترش هم گفت دوسه ماه دیگه پوشکش کنم دوباره شروع کنم ولی چون میبینم اذیت میشه و خودش هم اصلا نمیخواد پوشک بشه روزها بازش میذارم ولی دستشویی نمیبرمش کلا بیخیال پاکی و نجسی شدم. فقط زمانیکه حس میکنم جیش داره یه کهنه میذارم لای پاش تا جلوشو بگیره. خداروشکر هر سه چهار ساعت یکبار جیش میکنه و شبها هم اصلا تو خواب جیش نمیکنه.
فعلا خداحافظ

الهی بمیرم واسه بچه بیست سوالی طرح کردند!!!!!! آخه مهرنگار این بچه تو از شش فرسخی داد میزنه کاملا نرمال و باهوشه! فقط مشخصه که انرژیش اونطور که باید تخلیه نمیشه باعث میشه شبها دلش نخواد که بخوابه! خواهرم اگه منم شبهای متوالی درست و حسابی نخوابم و یه بچه مدام بهم آویزون باشه روانی میشم میزنم شوشو رو میکشم!! (دیوار کوتاهه) عزیزم من مدتهاست که از روش تایم اوت استفاده میکنم و کاملا راضیم. درسته خیلی ها میگن زوده و مخالفند ولی روی بچه من جواب داده. این باعث میشه در صرف انرژی خودم صرفه جویی کنم و کار به تنبیه بدنی و داد و فغان نرسه. ضمن اینکه به نظرم همون دو دقیقه فرصت خوبی به حسین میده که به کارش فکر کنه. شدیدا هم روش مذاکره با من رو یاد گرفته و وقتی از من درخواستی داشته باشه حتی اگه نصف شب از خواب پریده باشه با لحن کاملا مسالمت آمیز حرفشو میزنه و گریه زاری نمیکنه. روز تولد بچه ها دیدند مدام توی بغل باباش بود! علتش اینه که میدونه میتونه از اون سوءاستفاده کنه ولی از من نه!!! بچه ها خیلی باهوشتر از اونی هستند که ما فکر میکنیم. اگه یه بار باج بدی دیگه همیشه این قضیه تکرار میشه. به نظر من اولین کار اینه که این عادت روی پا خوابیدن رو از سرش بنداز. بهش فرصت بده خودش بخوابه و کنارش دراز بکش و بگو میتونه بغلت کنه. اگه آبپاچی بازی درآورد بهش سه شماره مهلت بده و با فاصله زمانی بیست ثانیه از یک تا سه بشمار. اگه استاپ نکرد و بدتر شد برای دو دقیقه بذارش پشت در. البته من خودم وقتی میخوام در رو باز کنم از حسین میپرسم گریه ات تموم شد؟؟ میخوای حرف بزنی؟؟ ساکت شدی؟؟ اونم میگه بله بعد من در رو باز میکنم. باور کن اگه در مقابل گریه هاش مقاومت کنی کم کم به همه عادتهایی که اذیتت میکنه و باعث میشه خسته بشی غلبه میکنی.
ضمنا روزها حتما براش فعالیتهای بدنی زیاد در نظر بگیر تا کاملا خسته بشه. مثلا امروز از صبح حسین همراه من از این اداره به اون اداره و چند تا بانک اومده و کلللللللللللللی پیاده روی کرده و البته توپش رو همراهش آورده بود و همه جا بازی می کرد (و همه جا رو آباد کرد!) با این حال ساعت سه بعد از ظهر که رسیدیم خونه تا 5 نخوابید و مقاومت کرد در حالیکه من داشتم بیهوش میشدم! پسرها باید کاملا خسته بشند و محیط هم فاقد هر گونه محرکی باشه تا بخوابند. اینها رو رعایت کن انشالله مشکلت به زودی حل میشه. روی کمک دیگران حساب نکن. این باعث میشه هم از دیگران متوقع بشی و کدورت پیش بیاد هم اینکه تمام تلاش و سعیت رو نکنی و به خودت اجازه بدی عکس العملهای افراطی در مقابل پسرت انجام بدی. اینو بدون هیچ یک از ما کامل نیست و همه نواقصی داریم ولی با تلاش و سعی هرروزه تاکید میکنم هرروزه است که میتونیم انسانهای کاملتری بشیم. موفق باشی دوست روراست و شفاف ما

خوب از منبر بیام پایین! عکس گلپسرهای شیده و یوسف جیگر هم عاااااااااااااااااااااااالی بود. خدا حفظشون کنه. شیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بهارک راست میگه مگه قرار نبود یه عکس از نیمرخ قبل از عمل و بعد از عمل بذاری؟؟؟! چی شد پس؟؟ این جریان زیبایی به کجا رسید؟؟ حالا یه عکس با حجاب اسلامی بذار تو وبلاگ مردادیها چشممون به جمال ام البنین (سام و بردیا) روشن شه آخه!!!!!!!!!!!

ملیکه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الی جون سفر خوش بگذره. بالاخره دیانا رو با خودت میبری یا نه؟؟ اگه احیانا یوسف رو دیدی از طرف من حتما بچلونش خیلی دوستش دارم با اون مامان دیوونه اش! البته مونا من به تو یکی جواز رسمی دیوونگی رو میدم حق داری به خدا!

سارا؟؟؟؟؟؟؟؟ به حرفهای شیده گوش نده یه کف گرگی برو تو صورت رئیست!!! یعنی چی؟؟؟؟ یه روز مرخصی و دو ساعت دیر اومدن این حرفها رو نداره که! حالا خوبه خودمون شاهدیم هر روز سر کاری هاااااااااااااااا!!!!! آخه بعضی ها تا شدت عمل نشون ندی از موضع خودشون کوتاه نمیان. یه بار سر یکی از مدیران در حضور مهمونهاش داد و بیدار راه انداختم (البته به خاطر زورگوییش) گفت برگه استعفا بنویس بذار رومیزم! منم گفتم چرا من بنویسم شما عدم نیاز بزن! (آیکون بچه پررو) وقتی از اتاقش اومدم بیرون همه همکارها رنگشون پریده بود و داشتند واسم فاتحه میخوندند!!!! برخلاف انتظار همه و حتی خودم نه تنها اخراجم نکرد بلکه از اون روز به بعد دیگه باهام دوست شد و هوامو داشت!!! حالا نری جو گیر شی یه کشیده بخوابونی تو صورت رئیست هااااااااااا ولی من اونروز واقعا تحملم طاق شده بود.

ایشششششششششششش باز من اومدم!!! یکی منو بیرون کنه!

نوشین جون کلا پسرها نسبت به دخترها دیرتر حرف میزنند. حسین تازه داره جمله های دو کلمه ای میگه. اونم چی؟؟؟ مامان باس! مامان وایسا
مامان پاش! مامان پاشو
مامان سی ته! مامان سه تا

ماشالله همه جمله هاش هم یه مامان اولش هست. تازه با این وضعش از بقیه پسرهای فامیل خودم زودتر حرف زده!! حالا ببین بقیه چه اوضاع خرابی داشتند!! اصلا مرده و مردونگی داداش بذار خانومها صحبت کنند! (آیکون اکبرآقا سیبیلو)

عجببببب! مرسی نوشین جون از مطلب مفیدت. امیدوارم هیچوقت با هیچ بچه ای مطابقت نکنه.