آخ گفتی نون خامه ای ....دلم میخواد.ولی الان فکر کنم به یه بیسکوئیت اکتفا بکنم.
هلو؟ مرسی عقیق نمیدونستم
اگه مسخرم نمیکنی یه ذره دلداریم هم بده به رک گویی تو یه نفر شدیدا نیاز دارم
شایدم چون مامانم خیلی بد برخورد کرد ضدحال خوردم همه اینا توهمه
اگه مسخرم نمیکنی یه ذره دلداریم هم بده به رک گویی تو یه نفر شدیدا نیاز دارم
شایدم چون مامانم خیلی بد برخورد کرد ضدحال خوردم همه اینا توهمه
یعنی ناراحتی؟؟ یا مامانت ناراحته؟؟!! کدوم؟؟ اگه خودت از داشتن فرزند دوم راضی هستی دلیل لازم و کافی رو داری. اصلا به ابعاد منفی احتمالی قضیه فکر نکن. خودت میدونی که هیچ چیز توی این دنیا مثبت یا منفی مطلق نیست و به هر حال یه بچه یا دو بچه یا بیشتر هر کدوم نقاط ضعف و قوت خودش رو داره. مهم اینه که با توجه به روحیه و امکاناتت از تصمیمت راضی و مطمئن باشی. اصلا نگران نباش برو ما پشتتیم!
میگم کدوم کلوپ رو میخونی؟؟ قبل از ورژن جدید ما یه کلوپ هزار و اندی صفحه ای هم قبلتر داشتیمااااااااا یادش به خیر هممون یکی یه بالش قورت داده بودیم هر کدوم تا میومدیم حرف بزنیم از یه قسمتی از بدنمون ناله میکردیم!
یادش به خیر. همین مرسده سالی یه بار رو میبینی؟؟ استراحت مطلق بود از فرط بیکاری همش اینجا پلاس بود نمیذاشت ما هم کار کنیم! اونموقع ها من کارمند بودم تا مدیرم رد میشد میدید من صفحه اینترنت باز کردم میگفت قدیم هشت تا میزاییدند اینقدر مطالعه نمیکردند!!!! تو یکی بعد از عهد بوقی میخوای یه دونه بیاری چهار نمره چشمتو ضعیف کردی!
یادش به خیر. همین مرسده سالی یه بار رو میبینی؟؟ استراحت مطلق بود از فرط بیکاری همش اینجا پلاس بود نمیذاشت ما هم کار کنیم! اونموقع ها من کارمند بودم تا مدیرم رد میشد میدید من صفحه اینترنت باز کردم میگفت قدیم هشت تا میزاییدند اینقدر مطالعه نمیکردند!!!! تو یکی بعد از عهد بوقی میخوای یه دونه بیاری چهار نمره چشمتو ضعیف کردی!
اره همون قدیمیه که 1700 صفحست باردارید
سلوم و علیک
آقا برو کنار ما اومدیم .
بابا شیده یکم بتحویل یعنی حالا توی مسابقه همراه هستی جون اول شدیااااااااااااااااااااااااا .
مژی ناراحت نباش مدیر امور مسابقات تایپیک خودشم رای چندان جالبی نیاورد ولی میدونی که گلی خیلی گلی
و اینا همش سرگرمیه .
راستی من دیشب بالاخره رفتم روی ماه بعضی از شمارو دیدم .
آزیتا جون خیلی نازی ماشالا . و بهارک خانم خوش تیپ خودمون و لیلی عزیز رو دیدم . ولی عقیق که عکس نداشت
حالا بعدا براتون کامنت هم میزارم تازه دارم پیشرفت میکنم .
آقا برو کنار ما اومدیم .
بابا شیده یکم بتحویل یعنی حالا توی مسابقه همراه هستی جون اول شدیااااااااااااااااااااااااا .
مژی ناراحت نباش مدیر امور مسابقات تایپیک خودشم رای چندان جالبی نیاورد ولی میدونی که گلی خیلی گلی
و اینا همش سرگرمیه .
راستی من دیشب بالاخره رفتم روی ماه بعضی از شمارو دیدم .
آزیتا جون خیلی نازی ماشالا . و بهارک خانم خوش تیپ خودمون و لیلی عزیز رو دیدم . ولی عقیق که عکس نداشت
حالا بعدا براتون کامنت هم میزارم تازه دارم پیشرفت میکنم .
زهره بارکلا بابا همینطور پیش بری به المپیک میرسی هااااااااااااااا.... شوخی کردم کارت درست بود اگه خودت دوست داشتی هیچ نگران هم نباش . کاری که خود آدم دلش بخواد هیچکی نمیتونه از دلت بیرون بیارش حالا امسال نه سال دیگه
بالاخره دوست داشتی دومی رو هم داشته باشی .
ولی من اگه خدا بهم عمر بده
همین یکی رو بزرگش میکنم چون اصلا توان و شرایط جسمی
و روحی خوبی برای نگهداری از یه بچه دیگه رو ندارم .
بالاخره دوست داشتی دومی رو هم داشته باشی .
ولی من اگه خدا بهم عمر بده
همین یکی رو بزرگش میکنم چون اصلا توان و شرایط جسمی و روحی خوبی برای نگهداری از یه بچه دیگه رو ندارم .
بابا یکی بیاد منو از تهناییییی در بیاره اول صحبی .
سلام دوست جونا خوبید؟؟؟؟؟؟؟
چرا سایت اینطوری شده ؟باور کنید هر روز میام ولی هرکاری میکنم نمیشه پست بذارم . خدا کنه این پستم بیاد
چرا سایت اینطوری شده ؟باور کنید هر روز میام ولی هرکاری میکنم نمیشه پست بذارم . خدا کنه این پستم بیاد
اخ جون اومد . خب خوبید همگی ؟سارا جون خوبی؟عقیق جون زهره جون و نسیم جون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زهره جون اصلا ناراحت نباش البته بت کاملا حق میدم ها وکاملا درکت میکنم چون منم سر یسنا حامله شدم مامانم اساسی ضد حال زد به قول شما .
ولی منطقی بخوای فکر کنی مهم خودتی و همسرت عزیزم. خیلی هم مبارک باشه
خب سارا جون فکر نکنم بتونم خیلی از تنهاییی درت بیارم چون وحشتناک کار رو میزمه .منم با اعتماد به نفس کامل اومدم اینجا صبح بخیر بگم و برم .امیدوارم خوب و خوش باشی
زهره جون اصلا ناراحت نباش البته بت کاملا حق میدم ها وکاملا درکت میکنم چون منم سر یسنا حامله شدم مامانم اساسی ضد حال زد به قول شما .
ولی منطقی بخوای فکر کنی مهم خودتی و همسرت عزیزم. خیلی هم مبارک باشه
خب سارا جون فکر نکنم بتونم خیلی از تنهاییی درت بیارم چون وحشتناک کار رو میزمه .منم با اعتماد به نفس کامل اومدم اینجا صبح بخیر بگم و برم .امیدوارم خوب و خوش باشی
سلام سارا جون . و مژی خانم سحر خیزو زحمت کش.
زهره من هم سر ماهان همین شرایط رو داشتم. وقتی خبر بارداریم رو به مامان گفتم زیاد خوشحال نشدو منکه اینجا دست تنها و بی تجربه بودم خیلی تو ذوقم خوردولی بقول مژی خودت و همسرت باید لذتش رو ببرید که خداروشکر شما خوشحالید.
زهره من هم سر ماهان همین شرایط رو داشتم. وقتی خبر بارداریم رو به مامان گفتم زیاد خوشحال نشدو منکه اینجا دست تنها و بی تجربه بودم خیلی تو ذوقم خوردولی بقول مژی خودت و همسرت باید لذتش رو ببرید که خداروشکر شما خوشحالید.
بالاخره بعد از چند روز دلگیر امروز حالم بهتره. خداروشکر. میرم بخوابم که فردا یه صبح خوب و شاد و پر انژی رو شروع کنم.
سارا اومدم از تنهائی درت بیارم.نیومدی. روز خوش.میرم بخوابم. شب بخیر.
سلام نسیم جون . ماهان (انیس ) خوشگل ما چطوله ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بخدا ما هم زحمت میکشیم . دیروز تا ساعت 7 بعدازظهر ریسمون نگهمون داشت . صبح هم
ساعت 6.30 اومدیم سرکار. ای خدا یه آیتم مادر زحمت کش هم نزاشتیم اول بشیم.
بخدا ما هم زحمت میکشیم . دیروز تا ساعت 7 بعدازظهر ریسمون نگهمون داشت . صبح هم
ساعت 6.30 اومدیم سرکار. ای خدا یه آیتم مادر زحمت کش هم نزاشتیم اول بشیم.
سلام به همه مامانهای زحمتکش ، صبحتون بخیر و خوشی
سارا جون میبینم که شما هم دیروز شرایطت مثل من بوده. من تا 6.5 اینجا بودم ، وقتی رسیدم دیدم آیلین خانوم فرش اتاقش رو آبیاری کرده ، گند زده به همه چی دیگه از دست پارچ آب و لگن هم کاری ساخته نبود. من هم بیخیال شدم.
تازه پنج شنبه هم باید بیایم سر کار ، شانس رو میبینین تو رو خدا؟؟؟؟ قرار بود خواهرم از ارومیه بیاد با هم بیریم همدان. همه برنامه هامون به هم ریخت.
سارا جون میبینم که شما هم دیروز شرایطت مثل من بوده. من تا 6.5 اینجا بودم ، وقتی رسیدم دیدم آیلین خانوم فرش اتاقش رو آبیاری کرده ، گند زده به همه چی دیگه از دست پارچ آب و لگن هم کاری ساخته نبود. من هم بیخیال شدم.
تازه پنج شنبه هم باید بیایم سر کار ، شانس رو میبینین تو رو خدا؟؟؟؟ قرار بود خواهرم از ارومیه بیاد با هم بیریم همدان. همه برنامه هامون به هم ریخت.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز