2777
2789

سلام بچه ها

امروز رفتم پیش مادرشوهرم طبقه پایین 

کسی پیشش نبود 

همینجوری نشستیم من نمیخواستم بمونم میخواستم برم جایی 

خواستم بلند بشم دیدم یدفعه گفت دختدم و دامادم خرابه میونشون ولی از دهنت در نیاد به کسی نگی حتی به پسرم تا ببینم چی میشه و از این حرفا 

یه لحظه جا خوردم و خیلی ناراحت شدم خودشم فهمید بعد گفتم چشونه مگه

دیگه برام تعریف کرد ولی واقعا نمیدونستم چی بهش بگم در جواب و کلا اینجوری بودم که الان باید چی بگم نمیدونم تو این شرایط باید چی بگم 

ولی گفت میخواد شکایتش کنه 

بعد من گفتم بچه هاش عاقلن میفهمن دلم‌برا بچه ها میسوزه گناه دارن 

دیگه هیچ حرفی نتونستم بزنم 

نه بلد بودم نه میدونستم باید چی بگم 

گفت فعلا به هیشکی نگو حتی خود دخترم تا ببینیم چی میشه 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اون فقط گوش شنوا و دهن بسته میخواستهبه همسرت اصلا نگوبه خواهرشوهرتم قطعا سخت گذشته ک دنبال شکایته چو ...

منم فقط سکوت کردم اولش 

ولی واقعا گفتم الان دیگه باید یچی بگم ولی اصلا نمیدونستم چی بگج 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792