بزرگترین ظلمو کی بهتون کرد

یه لحظه فکر کردم ازداج نکردی دیگه تاپیکاتو دیدم خیلی خوشحال شدم بعد اگه دوست داری میشه بگی چی به سرشون اومد؟

خدا چنان ظلمی کرد تا عمر دارم فراموش نمیکنم🥲

مطمین باش تاوان می ده و تو می بینی عذاب کشیدن خودشو یا حتی بهترین فرد زندگیشو 

منم کسایی مشابه حالت کاری باهام کردن که اعتماد به نفسم صفر شده به نظرم این بزرگترین ظلمه منکه حلالشون نمیکنم خدا ازشون نگذره

خبراشو دارم چه غلطایی میکنه

به نظرم خود خدا   چون یه اتفاقایی افتاده از دست من خارج بوده حتی روحمم خبر نداشته میخواد اینجوری شه همیشه جواب تمام تلاش هامو نابود که کرد هیچ بعدش یه بلایی که سر هر کسی نمیاره سرم آورد الان داشتم کابوسش رو میدیدم که از خواب پا شدم خیلی بده خدایی داشته باشی علاوه بر اینکه پشتت نیست که برات تاوان پس بگیره رو به روت وایساده مثل یه دشمن خیلی عجیبه 

من هم حلالش نمی کنم هیچ وقت یادم نمیره گریه هایی که بابتش کردم ولی خودم توشون هیچ نقشی نداشتم 

عزیزم من مطلقه ام خیلی بخاطرم جنگید حتی اومد خواستگاریم ولی خانوادش نذاشتن ازم دلسردش کردن

منم خیلی شبا گریه کردم آخه مگه جوشام ،دماغم یا قیافم و... دست خودمه که بعضیا میان مسخره میکنن؟ اونم جلو جمع منکه بد دلم شکسته ایشالا خدا جوابشونو بده

دوست دختر نامردم که بعد 4 سال رابطه خیلی عمیق زد زیر همه قولامون و ولم کرد رفت

تازگی عقد کرده.هرگز حلالش نمیکنم.

صدمو گذاشتم واسش

الان وضعم خوب شده خدا  رو شکر از نظر مالی.بارها تلاش کردم برش گردونم و ببخشمش ولی کله خر تر از این حرفا بود

رفته با یه پسر خیلی زشت و داغون عقد کرده.احتمالا پولداره چون اصلا قیافه نداره

اوایلش میمرد واسم.بعدش آرزوی مرگمو میکرد.با اینکه نه بهش خیانت کردم نه مشکل خاصی مثل اعتیاد و.... داشتم

یکم اختلاف نظر داشتیم ولی خودش میدونست چقدر دوستش دارم

مامانش عامل اصلی جداییمون شد.بارها آرزوی مرگمو کردن مادر و دختر

مامانش چند سال بعد کات  فوت کرد.خوشحال نشدم ولی ناراحت هم نشدم.هرگز نمیبخشمش

امیدوارم با این یارو هم که هست زندگی خوبی نداشته باشه.حسود نیستم.چون واقعا بدجوری ولم کرد.منو قرصی کرد.افسرده کرد با رفتنش

حقم این نبود

مطمعن باش تاوان پس میده اگه حقی کسی روناحق کرده

واقعا یکسری ها نمی فهمند. که با حرفاشون از داخل نابود میشیم و تا چندین وقت حرفاشون رومون اثر داره 

درک میکنم و مطمئنم خدا جوابشونو میده

چرا بابا 

یکی ارپسرهای اقوام منو میخواست خیلی هم می خواست چپ وراست خونه مون بود طوریکه همه فهمیدند این منو میخواد دیگع خانواده اش هم رابطه رازیادترکردن ....

بعد شنیدم مادرش یکجا با بقیه نشسته بوده حرف من میشه من خیلی خجالتی وکمرو بودم میگن اجتماعی نیست و.....رای شونو میزنه حالافکرکن من که اجتماعی نبودم الان مشاورم😜

کارندارم یک روز خبراومد که فلانی پشتت حرف زدن شکستن مامانمو اونجا دیدم که فامیلهاش پشت دخترش حرف زدن

نه من نه مامانم به رومون نیاوردیم اما ادم ناراحت میشه بخصوص مامانم خدابیامرز!

دیگه گذشت یکیشون همسرش توسن پنجاه فوت شد

یکیشون سه تابچه هاش طلاق گرفتند

یکی دیگه شون دخترش سی و هشت سالشه هنوزمجرده 

اون پسرم ازدواج کرده فکر کنم خوشبخته دوسه باردیدمش ظاهرا خوبه شرایطش 

انشاءالله که همه جوانها خوشبخت بشن ! 

منم ازدواج کردم الان پسرسوممو باردارم کارمندم و وضعیت اقتصادی مون درحدمتوسط 

هداراشکر دستمون به دهانمون می رسه 😇