مامانم درد شدید داره یه عااالمه باد روده شدید بیرونم نمیاد دیشب از درد نخابیده کلا باد روده خیلییییی شدید
الان دارم با گریه مینویسم توروخدا مسخره نکنید....
مامانم داره وصیت میکنه حالم بده😭😭😭😭😭😭😭
کلاس🤓آٓنلاین😍خصوصی🤩زبان انگلیسی🥰کودک و نوجوان🧑🏫سرعت و کیفیت یادگیری بالاتر از آموزشگاهای بیرون و قیمت بسیار مناسبتر🐱 برای اطلاعات بیشتر به آیدی زیر در تلگرام یا ایتا پیام بدین👇 e_light_academy
سلام من اسم کاربری ها رو زیاد دقت نمیکنم و تو صفحه نمیرم مگر خیلی خاص باشه، اگه از لفظ محبت آمیز استفاده کردم و آقا بودین، من منظوری ندارم. ذهنیتم اینه که همه خانومن
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
سلام من اسم کاربری ها رو زیاد دقت نمیکنم و تو صفحه نمیرم مگر خیلی خاص باشه، اگه از لفظ محبت آمیز استفاده کردم و آقا بودین، من منظوری ندارم. ذهنیتم اینه که همه خانومن
من یه قانون جذبی ام. زندگیم تو مشتمه دوستان لطفا درخواست دوستی نفرستید چون نمی پذیرم، هر آنچه که در رابطه با متافیزیک و قانون جذب باید میگفتم در تاپیک ها نوشتم. برای ستاره شناسی و بررسی چارت هم منو توی تاپیک ها تگ نکنیدیا مدام پیام نذارید. چون این شغل و علم منه و رایگان برای کسی انجام نمیدم!
خب میتونه وصیت بنویسه ولی نمیتونه یه دکتر بره خب ببرینش بیمارستانی جایی،،،، پس دکتر برای چیه
از کجا میدونی دکتر نرفته
کلاس🤓آٓنلاین😍خصوصی🤩زبان انگلیسی🥰کودک و نوجوان🧑🏫سرعت و کیفیت یادگیری بالاتر از آموزشگاهای بیرون و قیمت بسیار مناسبتر🐱 برای اطلاعات بیشتر به آیدی زیر در تلگرام یا ایتا پیام بدین👇 e_light_academy
باده همیشه مشکل باد داشته این چند روز اخیر خیلیییی شدید شده!
کلاس🤓آٓنلاین😍خصوصی🤩زبان انگلیسی🥰کودک و نوجوان🧑🏫سرعت و کیفیت یادگیری بالاتر از آموزشگاهای بیرون و قیمت بسیار مناسبتر🐱 برای اطلاعات بیشتر به آیدی زیر در تلگرام یا ایتا پیام بدین👇 e_light_academy
رازیانه پودر کن با نبات ، یک کف دست بخوره، نفخ رو میگیره
سیاه دانه ، باد شکنه، یک قاشق بریزه دهانش بخوره
احمقها به همین راحتی اداره میشونداستالین دیکتاتور روسیهً ،خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند. پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی میافتد" او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانههای گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود میکشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب میکرد و قدم به قدم همراه او بود!!استالین گفت:مشاهده میکنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من میآید احمقها به همین راحتی اداره میشوند!