ده ساله پشت سرهم انفاقات خیلی بدی هرسال برام افتادن ودارن میفتن حال روحیم خیلی بد شده امروز از تنهایی داشتم به مرگ فکر میکردم یه خواستگار خیلی عالی قبولش کرده بودم میخواستیم بله برون بگیریم به خاطر دعوای خواهرم با خواهر داماد بهم خورد خواستگار بعدیمم خودم دوس نداشتم خانوادم خیلی تحت فشارم گذاشتن به فجیع ترین حالت خراب شد بعد اونم همش تنهام وتحت سختگیری های پدرم ..امروز از تنهایی داشتم به مرگ فکر میکردم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ازدواج بدون عشق بعد چند سال که زندگی یکنواخت و عادی شد به خودت میای میبینی دلت میخواد عاشق بشی و عاشقی و تجربه کنی بعد میبینی بچه داری و ازدواج کردی و نمیتونی جدا بشی و اون وقت تا ابد تو برزخ گیر میکنی