2777
2789
خدایی با اینکه فیلمش خیلی سادس وابتداییی ولی درکل قوی درستش کردن وسرگرم کنندهبنظرم ۰۰۱ همون پسر پیرم ...

نه پسر پیرمرده نیست 

این یکی از برندگان سری های قبلیه که رفته شده یکی از گردانندگان بازی 

از تاریخ ۱۵ دی این کاربری دست ملیسا میباشد_____گاهی گمان نمیکنی ولی می‌شود /گاهی نمیشود نمیشود که نمیشود//گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است/گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آره دیگه توفصل قبل ماسک مشکی پوشیده بود

اونی که برادر پسر پلیسه بود؟

برادرم، کتاب هایی برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند، هواپیمایی به سلامت فرود می آید ، جراح لبخند زنان اتاق عمل را ترک می کند، پسر کور بینایی اش را باز می یابد، عشاق سرانجام یکدیگر را یافته اند، عروسی در راه است، تشنگان به آب می رسند، به نان و آزادی....
حالم از این بد شد که خودم هم به ادم های اشتباه اعتماد کردم در طول فیلم

وایییییی، شماره ۰۰۱ قشنگ ضربه روحی زد به من 

گیون چقد این فصل افسرده بود🥺

برادرم، کتاب هایی برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند، هواپیمایی به سلامت فرود می آید ، جراح لبخند زنان اتاق عمل را ترک می کند، پسر کور بینایی اش را باز می یابد، عشاق سرانجام یکدیگر را یافته اند، عروسی در راه است، تشنگان به آب می رسند، به نان و آزادی....
فیلم آلیس در سرزمین مرزی هم خیلی قشنگ بود

ندیدم ژانرش چیه؟

برادرم، کتاب هایی برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند، هواپیمایی به سلامت فرود می آید ، جراح لبخند زنان اتاق عمل را ترک می کند، پسر کور بینایی اش را باز می یابد، عشاق سرانجام یکدیگر را یافته اند، عروسی در راه است، تشنگان به آب می رسند، به نان و آزادی....
اره اینم احتمالش قویه باید وایسیم تا ۲۰۲۵😐

تو فصل قبل نشون داد که از برندگان سری های قبلیه داداشش پروندشو پیدا کرد 

از تاریخ ۱۵ دی این کاربری دست ملیسا میباشد_____گاهی گمان نمیکنی ولی می‌شود /گاهی نمیشود نمیشود که نمیشود//گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است/گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود

فقط اون ملوانهتو اینستا میگفت یکی از اون وی آی پی ها تو فصل قبل بوده خیلی ناراحت شدم به خاطرش

فک نکنم وی آی پی ها همچین بیکار باشن 

بنظر من از مامور های همون برادر پلیسه بود بعد از شلیک شدن به پلیسه توسط برادرش، همون برادر دستور داده تا ملوانه نجاتش بده ، همون ملوانه هم همه چی رو بهشون گزارش می‌داده 

و احتمالا هزار بار پلیسه رو به جزیره های اشتباه برده...

برادرم، کتاب هایی برای من بفرست که پایانی خوش داشته باشند، هواپیمایی به سلامت فرود می آید ، جراح لبخند زنان اتاق عمل را ترک می کند، پسر کور بینایی اش را باز می یابد، عشاق سرانجام یکدیگر را یافته اند، عروسی در راه است، تشنگان به آب می رسند، به نان و آزادی....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

هعیییی

_mahyar | 8 ثانیه پیش
2791
2779
2792