رفته بودم خونشون بعد سره یه موضوعی بحثمون شد خیلیم بالا گرفت بحثمون داشتیم بحث میکردیمو اینا سرشو کرد زیر پتو گرفت خوابید با اینکه دید من دارم گریه میکنم منم لباسامو پوشیدم از خونشون زدم بیرون که برم خونه،زنگ زد جواب ندادم پیام داد کجا داری میری؟بازم جواب ندادم دوباره پیام داد اگه رفتی بروبسلامت بعدش باز زنگ زد جواب دادم گفت برگرد کجا داری میری؟برگشتم یهو مانتومو گرفت کشیدم حالت هل دادن که آره باره آخرته ول میکنی خونه رو میری،چه الان چه بعدا،کجا میخواستی بری؟اولین بار بود همچین چیزی ازش میدیدم اصلا خیلی شوکه هستم