منو مادر شوهرم تو ی ساختمونیم اینقدر اشکمو داراوردن وتوی روی هم وایسدایم حرمت ها شکسته شده ک الان رابطمو و باهاش قطع کردم و از سر اجبار گاهی میرم خونشون الان عمل چشم داره ی شهر دیگه دختراش همراهش هستن بهش زنگ بزنم یان بزارم وقتی اومد با شوهرم برم عیادت
شوهرت زنگ بزنه بعد که امد برید عیادت
زنگ بزن احوالپرسی کن
اومد خونه هم عیادتش برید
وقتی عمل کرد زنگ‌بزن به خواهرشوهرت احوالشو بپرس
بزن
یه بار زنگ بزن همین
ن وقتی اومد برو عیادتش
بنظرم زنگو بزنید و خودتون بد نکنید ک ادم بده نباشید حداقل و به عیادتش برید بعد فاصله حفظ داشته باشید
اخه ما نمیدونیم دعواهاتون در چ حد بوده
ولی درستش اینه زنگ بزنی و عیادتم بری
ببین بنظرم خودتو سنگین بگیر تا احترامت حفظ شه
بزار شوهرت زنگ بزنه ،اومد برو عیادتش ولی تو حرفات برسون که بخاطر شوهرت رفتی
نزار بی احترامی و بی حرمتی بهت عادی بشه یا فکر کنن ساده از سر بی حرمتی میگزری
اصلنم رو ترش نکن،با لبخند باش ولی تو روی مادرشوهرت نگاه نکن با اون مث غریبه ای که مریض شده و رفتی عیادتش رفتار کن محترمانه و سرسنگین،ولی با بقیه کسایی که اونجا باهاشون مشکلی نداری و خوبی با خوشرویی و روحیه شاد برخورد کن مخصوصا همسرت،یه لباس بشدت شیک و رسمی هم بپوش ترجیحا رنگ مشکی یا زرشکی تیره،نگو اینا تو یه ساختمونن یا هرچی،فک کن رفتی عیادت غریبه ای که باش رودروایسی داری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز