2777
2789
عنوان

امشب آرزوی مرگ دارم واسه خودم

237 بازدید | 27 پست

من یه مدت بخاطر درسم مجبور شدم خونه پدرم بمونم بماند که خرروز توهین و تحقیر بود میگفت برو یا هزار حرف 

امشب دیگه برگشت گفت فک کردی مردم خرن میری تو اتاق اس ام اس بازی میکنی (منظورش مردی بجز شوهرمه 😐) یه مبلغی بهم ماهیانه میداد برگشت گفت حرومت بشه از  دماغت در بیاد تو باید گشنه بمونی خوردی هار شدی از ماه دیگه گوهم بهت نمیدم باند شو گمشو برو خونت اینجا چی میخوای چرا موندی گورتو گم کن دیگه برو 

همه اینا سر این بود که بهش گفتم چرا بطری آب سر کشیدی 

بهم گفت من از اولم از تو خوشم نمیومد و تورو بچه خودم نمیدونم ایشالا فردا تو دانشگاه ذلیل بشی ابروت بره از ته دلم میگم  

منم جواب همه ارو دادم نمیدادم دق میکردم 

ولی خب آدما خودشون واسه خودشون احترام میخرن وقتی مادرم برمیگرده بهم میگه چ نده توقع داره بگم مرسی ؟

چهارتا از امتحانام مونده ولی مجبورم صبح جمع کنم برم خونم   

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

کسی نبود دخترمو نگهداره خیلی کوچیکه من جتی تا روز آخر بارداریم یبارم نموندم خونشون با اینکه نمیتونست ...

عزیزم برنامه ریزی کن

منم با دوتا بچه می‌رفتم دانشگاه

نمره هامم از همه بهتر بود

هر روز دو رکعت نماز بخون هدیه کن به حضرت زهرا سلام الله حتما خانوم کمک می کنن بهت

چرا معلومه که ناراحت میشدم ولی خودت رو نباز بزار هرچی میخوان بگن لیاقت تو خیلی بیشتر از این حرفاست

۴تا امتحانم مونده نمیدونم بچمو ب کی بسپارم ولی فردا وسایلمو جمع میکنم میرم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792