2777
2789
مامانش خودشو زده به افسردگی بعد من نمیدونم چجوری بایاشم یهویی افسرده شد باباش مریضه سرطان کلیه داره ...

خداشفاش بده،لابد ننش گفته بیکاری ولکن نمیخواد بره خرج می افته رو دستت بگو منو بابات افسرده ایم ول شه بره

پشتِ من خدا بوده همیشه ...🙏🏻
اینجور مامانا پدر درمیارن فکر کن من تازه سه روز بودم زایمان کردم یه بچه دوساله هم داشتم مادرشوهرم شو ...

باورت نمیشه مادر شوهرم چ کارایی کرد شوهرم رو از من جدا کنه نتونست الان هم بعد از س سال دست بردار نیست

دوران عقد رو طفلک شوهرم فشار بود ی شاخه گل شوهرم واسع من می‌خرید بلوا می‌کرد مادر شوهرم 

به امید روزهای خوش 💝

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

اسی به نظرم با همون دوستان برو هر چی هم همسرت زنگ زد جواب نده حتی با دوستات نرفتی بازم جواب نده بگو ...

مشکل اینه چون من گفتم نمیام 

کلا کنسل شد 

قرار بود به خاطر من بریم شمال 

مامانش خودشو زده به افسردگی بعد من نمیدونم چجوری بایاشم یهویی افسرده شد باباش مریضه سرطان کلیه داره ...

منم پدرشوهرم مریض بود اوایل عروسیم اصلا نمی‌فهمیدم زندگی مشترک یعنی چی هریه شب درمیون باید می‌رفتیم اونجا هر هفته اونا میومدن کلا همش اونجا بودیم تازه این مابین یکسره بیمارستان ودکتر هم بودیم براپدرشوهرم سه سال طول کشید از وقتی پدر شوهرم فوت شد اونوقت شد هفته ای یکبار

اینجور مامانا پدر درمیارن فکر کن من تازه سه روز بودم زایمان کردم یه بچه دوساله هم داشتم مادرشوهرم شو ...

آخی عزیزم جقدر بی فکر و بی ذات ...ولی من بیشار از مادرشوهرت،خوده شوهرتو مقصر میدونم ...اصلا رفتنش ضرورتی نداشت میتونست بگه من نمیام زنم بهم احتیاج داره شما بجای منم برید تسلیت بگید 

پشتِ من خدا بوده همیشه ...🙏🏻
ن راجب خودم دوس دارم شاغل شم اما از ادنای اینجوری نمیرم میترسم دعوا و بحث شه

بخاطر آدمایه دیگه موقعیاتا و خواسته هاتو زیر پا نزار یه بار بدنیا اومدی نزار حسرت گذشته هارو بکشی

بهترین کار اینه کلا زندگی خصوصیتو تو محل کار با هیچکس درمیون نزاری 

کسی هم خواست فضولی کنه همون اولش حد و مرزشو تعیین کنی نکنی بعد سوال اول سوال دومشم میاد و.... 🌹

اخه خیلی حسادت میکنه بعد میدونی جالبه که پدر شوهرم که مریضه نمیدونم چیکار میکنه که اونم میگه من افسر ...

اینا همش طبیعیه عزیزم اصلا چیز عجیبی نیست واسه ماها همه اتفاق افتاده فقط با مهربونی وسیاست با شوهرت حرف بزن کاری نکن ک مادرشوهرت جری تر بشه یا فک کنه میخوای پسرشو صاحب بشی تو هم جلوشوهرت هوای مادرشو داشته باشه قربون صدقه برو چایی بریز میوه بزار مثل خودش ک جلو پسرش هواتو داره فقط با سیاست پیش برو

اگه شوهرتو دوست داری واقعن لیاقتت رو داره پس تحمل کن کم کم همه چیز درس میشه

و خدایی ک ب شدددددددت کافیست  
آخی عزیزم جقدر بی فکر و بی ذات ...ولی من بیشار از مادرشوهرت،خوده شوهرتو مقصر میدونم ...اصلا رفتنش ضر ...

شوهرم که اونموقع خودم تو فاز افسردگی بودم بعدش باهاش دعوا کردم ولی چون پدر شوهرم فوت شده مادرشوهرم گیر داد که باید من برم ختم این طرف البته من یه برادر شوهر بزرگتر دارم مجردها کلا جایی نمیره مامانش هم نمیبره ولی شوهرم تازگیا داره آدم میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز