حتی ی وقتهایی اون اوایل که کم بهم پول می‌داد..از جیبش میبرم اصلا عذاب وجدان نداشتم
الان شوهرم بعد از چندسال خدا روشکر خییییلی بهتر شده،،چونکه آدمهای اطرافش میبینن و خانواده خودم که چطوری خرج میکنن اینم بهتر شده
ولی انقدرررر او این چند سال دلمو شکوند سر این قضایا که گاهی وقتها یادم میاد دوباره گریه ام میگیره.پوستم کنده شد تا ی ذره بهتر شد.بهترین شال‌هایی ک تو اوج جوانی کنار هم بودیم بدون حتی یک خاطره خوب گذشت
ببین مامانا از رو دلسوزی و مهربونی خیلی تاثیر دارن الکی بگو مامان فعلا لباس نمیخوام و اون لباس که دارن دوسش دارم باهاش راحتم.
از همین اول هم سعی کن خیلی هر چیزی رو برای مامانت تعریف نکنی چون هم غصه میخورن هم با دلسوزیشون واقعا رو اعصابت میرن.من خودم مامانی شدید بودم و هستم ولی تجربه 8/9 سال زندگی متاهلی رو گفتم.
شما باید سعی کنین خیلی نرم با ایشون صحبت کنین. اگر وضعیت مالی خوبی دارین با صحبت همه چیز حل میشه. شما بهترین زندگی رو براشون فراهم کنین تا ایشون هم در مقابل با شما خوب باشه و به نیاز های اینچنینی زندگی اهمیت بده .
