بهش گفتم که سرم شلوغه امشب تا دیر وقت وایمیستم وقتی از مغازه خودت اومدی بیا دنبالم گفت باشه به یه شرط کرکره رو بکشی پایین درو قفل کنی گفتم باشه کرکره رو نصفه کشیدم پایین که از گرما تلف نشم بخاریم برقیه و سیخ هاش زیاده گرم میشه یهو الان قهره باهام ک چرا اومدم هم در باز بود هم کرکره پایین نبود انگار بچم بترسم کرکره فقط بیست سانت پایین نبود و نمیشد اصلا ازش رد شی میگه حتما ت نه شب ببند یا میخوای بمونی بمون کرکره رو ببند
نهایتا جنس های تو مغازم خیلی زیاد 10میلیون باشه جز چرخ خیاطی و سردوزم چی مگه هست ک دزد بیاد
خب خطرناکه حق داره
خوب نگرانه حق داره جامعه خیلیییی خرابه
شوهرت حق داره
نگران میشه
یهو دزدی معتادی میاد رد میشه بیاد تو مغازه چه کاری از دستت برمیاد
درست گفته
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز