دوستم ی پسر داشت و ی دختر
برای سومی ک باردار شد پرستار شبانه روزی گرفت
تا ۴ سالگیه دختر کوچیکه باهاشون بود
وضع مالیشون اوکی بود
همسرش آدم بافرهنگ و با درکی هست خداروشکر
و خودش هم بسیار صبور و آرومه
الان دارن خوش و خرم زندگی میکنند
پسرش شده ۲۳ ساله
دخترا هم ۱۳ و ۱۱ ساله
کسب و کار راه میندازن چ جالب پس شما انگار فقط بیس درصد جامعه رو داری مبینی قدیمیا توقعشون کم بود والا من بدنیا اومدم بابام برا مامانم کلی طلا خرید طلا پولی هارو یادته اونموقع نهصد تومن شده بود الان همون شده دویس میلیون قدیما سفره هر خونه پهن بود ب روی مهمون الان خبر داری چن نفر از مردم ایران گوشت نمیخورن چون گرونه ی سر برو پایین شهر محلتون ببین چخبره ببین ی جوون ارزوش شده زن تو خونه ازدواج
واقعا بعد دومی یکی دو سالی افسردگی گرفتم..
بعد که از شیر گرفتمش فقط شروع کردم به خودم رسیدن..
بینی مو عمل کردم.. رفتم دوره لیزر و تمومش کردم.. موهامو ابریشم سازی کردم.. دندونامو کامپوزیت کردم.. کلی خرید های خاص برای خودم ..
اگه سومی میومد هرگز نمیتونستم این کارارو کنم..
الان موهام تا باسنمه.. کلی وقت میزارم بهش میرسم.. اگه بچه بیاد باید از ته بزنم.. چون وقت نمیشه بهش برسم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز