2777
2789

سلام دوستان تلخ ترین اتفاق زندگیتونو یا بدترین ظلمی که اطرافیان بهتون کردن چطور فراموش کردین؟ تونسین باهاش کنار بیاین ؟اگر تجربه ای دارین بگین حدود ۷ساله یه رنجی ازارم میده و اصلا نمیتونم ببخشم و یا فراموش کنم 

اسمش نمیگم اما همین الان بابت بیماری تحت عذابم

روز امتحان پشت برگه ام نوشتم بزار رک و رو راست بگم دیشب رفته بودیم امامزاده صالح دوتایی و تا صبح عشق حال کردیم  وقت نکردم بخونم با تعجب دیدم که بهم ۲۰ داده ده سال بعد دیدمش گفتم اون بیستی که اونشب بهم دادی خیلی خوب بود عکس بچمو بهش نشون دادم و گفت این مو ها را کجا سفید کردی ؟ خواستم بهش بگم اونشب خبری از امامزاده صالح دوتایی نبود فقط هوا سرد بود :))) 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

علاقه ای به یاداوری و شخم زدنش ندارم‌ 

من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄

ازدواجم 

واقعا دلم نمیخواست ازدواج کنم ولی انقدر سرکوفت بالا رفتن سنم رو بهم‌زدن که مجبور شدم 

وقتی رفتم اولین بار خونه مادر شوهرم و اخلاق و رفتار و خونه زندگیشون رو دیدم گفتم میخوام جدا بشم چون اون روز دیده بودم که آیندم چه شکلیه و بچه های احتمالیم چه جوری از آب در میان

 ولی خانوادم نذاشتن 

الان هم که جدا شدم یه بچه دارم که بخاطر بعضی رفتاراش که پیش بینی کرده بودم باید سرکوفت بخورم 

وقتی کل تبارشون این شکلی بودن من یه تنه چجوری می تونستم جور دیگه  تربیتش کنم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز