تازه اومد پیشم نوبت میخواست
منم داشتم با دکتر صحبت میکردم سرمو بلند کردم دیدم اینا هستن
ی دختر جوونیه با شوهرش
منم لبخند عمیق زدم بلندشدم سلام چطوری فلان
خودشون هیچ، سنگین رنگین خیلییی
زیاد احوال پرسی نکردن و اینا
چقدر بم برخورد چقدر احمقانه بود کارشون
اختلاف بین بزرگای فامیل بود اینا خودشون قیافه گرفتن
😐
الان بعدا باز میاد تزریقاتشو حساب کنه دیگه خیلی جدی رفتار میکنم باهاش ک حساب کار دستش بیاد
تقصیر منه براشون بلند شدم احترامشون گذاشتم احوال پرسی گرم کردم باشون،، بعد خودشون😐