همه ی کارای سرپاییت رو انجام بده و جمع و جور کن. بعدش بیا بشین تو استیشن.
ببین، هیچ غلطی نمیتونه بکنه. چون تو الان دوران طرحته و به هرحال قرار نیست اخراج شی یا آمارت رو بدن(اصلا آتو ندارن که بخوان آمار بدن!)
جدی نگران نباش، نذار استفاده کنن ازت.
غلط میکنه
با صدای بلند جوابشو بده تا خودشو جمع کنه به حراست بگو تا بعدا بقیه رو خودت انگ نزارن
اینجور آدما هرزه آن
من 20سال پیش شهرداری کار میکردم تمام مراحل جذبم داست درست میشد رئیس هرزه مسیر زندگیمو عوض کرد
خونه نشین شدم با این شوهر آشغال ازدواج کردم و بدبخت شدم الانم رفتم ی ارگان عالی بودم ولی میگن جذب نداریم اومدم بیرون چ فایده 40 سالم شده واقعا احساس پیری میکنم ولی پختگی
بخدا اصلا تو استیشن نمیشینم
اونروزم اومد ۸،۹ نفر بودیم که نشسته بودیم
اومد زل زد چون کلاه نپوشیده بودن گفت دیگه فایده نداره من هرچی میخوام هیجی نگفتم یه کاغذ برداشت که مثلا اسم بنویسه
و رفت
منم گفتم انگار زورشون میاد ما اینجا بشینیم بلند شدم رفتم تو اتاق نشستم
ولی خودش نبود که اینو گفتم
با اینکه موهام بیرون نبود کلاه نپوشیده بودم
دیگه از امروز کلاه پوشیدم که حتی نتونه برا این موضوع هم باهام هم کلام بشه
به همسرمم گفتم که اوضاع چجوریه اونم بهم میگه اگه میشه نرو لطفا
ولی من به هر صورت باید طرحمو بگذرونم همش میگم بذار این ۲ سال تموم بشه
متنفرم از این اوضاع
میدونی وقتی برا چیزی بهم گیر میده واقعا احساس حقارت بهم دست میده
حس میکنم داره بهم توهین میکنه
من بر خلاف چهرم بچه نیستم
ازدواج کردم
چطور میتونه بیاد به شخصیت من گیر بده و بگه موهات بیرونه
آخه مگه مدرسس
