عروسی خواهر شوهرمه ولی شوهرم

شوهر منم همینطوره همش سرکاره 

بعد من تنهایی نمیرم تولد و مهمونی هارو خانوادش قیافه میگیرن آخه همه شوهراشون هست مال من نیس معذبم 

بتو حرفی نمیزنن

لباس جشن الان 5 میلیون حداقل تازه. کفش بدلیجات کیف ارایشگاه ناخن مصنوعی. لنز. همه اینا ده تا میشه. چخبره اخه. برو حداقل یه لباس مجلسی ارزون کرایه کن 

منم همین‌طور 

قبلا تنهایی میرفتم ازبس باید جواب میدادم ک چرا تنهام چرا شوهرم نیست خسته میشدم 

و تنهایی میرفتم پدر شوهرم حتی جواب سلام مو نمی‌داد ولی وقتی با شوهرم میریم بهترن 

منم گفتم م دیوانه م تنهایی پاشم برم 

هی خواهر درد ماها کاش فقط خساستشون بود

گلم چنتا از تاپیکات خوندم خیلی شبیه زندگی کنه زندگیت میشه باهم دوست شیم

اره خیلی بد رفتار میکنن جالب اینه ماهی یکبار که با شوهرم میرم سر بزنیم بیشتر از سرکار اومده انقد ایراد ازش میگیرن چرا خوابی چرا جورابت بو میده چرا آرایشگاه نرفتی چرا بو میدی حیف که احترام نگه میدارم ده بار تاحالا خواستم بگم خوب پسر خودته پول بده بهش نره سرکار بیاد ور دلتون

وای دقیقاااا

اینا ک سریع میگن خبری نمیگیری زنگ نمیزنی فلان نمیکنی 

اصلا قبول دار نیستن اینام زندگی دارن بدهی دارن 

ولی خدا نکنه حرف دومادشون بشه میگن خب سرکاره فلانه بیساره نمی‌دونم چرا

اره تازه خانواده شوهر من ب داماد شون ۲۰۰،۳۰۰ میلیون کمک میکنن تا ماشین عوض کنه میگن گناه داره بچخ داره اون وفت ما پای پیاده هستیم دریغ از ذره ای دلسوزی چرا واقعا