حدودا سه هفته پیش مادرم رفتن کربلا
دو خواهر مجرد دارم که بخاطر اینکه اونا تنها نباشن خونه مادرم موندم از همون روز اول یکی از خواهرا رفتی اتاق در رو قفل کرد
هیچ حرفی یا چیزی
خیلی بهم برخورد پیش خودم گفتم شاید خودش ناراحتی شخصی داره روز بعد بهش گفتی چرا حرف نمیزنی گفتی هیچی
دیگه بعدش که مادرم برگشت رفتم خونه خودم
یکی دو باری رفتم خونشون در حد نیم ساعت
خواهر دیگم و مادرم چند بار گفتن چرا نمیای
قضیه رو بهشون گفتم
نظر شما چیه
شما باشین چکار میکنیذ