من ۲۷سالمه حقوق خوندم ب دلیل اعتیاد شوهرم ب قرص و تریاک و سیگار و بیکاریش اومدم خونه بابام
کلا اذیتمم‌میکرد با توهین و خوابیدن زیادش و شب نخوابیاش..
رفت و امدم با کسی نداشتیم چون همه رو از خودش رونده
منم اصلا بچه دار نشدم چون میدونستم اخرش چیه
الانم دوهفتس اومدم خونه بابامم
و پول و کار هم ندارم و فقط دارم درس میخونم و آزمون وکالت بدم سال اینده
باباش اومد دنبالم بابام نزاشت درو واسش باز کنیم
گفت بزارید بره کلا کاری از اول ب بچش نداشته الانم بره گمشه
بنظرتون من چکارکنم؟؟؟؟
از لحاظ قیافه هم تو سطح بالایی قرار دارم بخدا تعریف نیست همه بهم میگن همیشه
از اول ما نمیدونستیم اینا اینجورین
داداشاش زن بچه دار صیغه میکنن همشون
خواهرشم متاسفانه اخلاقش زیاد....
مادرش و پدرش طلاق گرفتن
الانم پدرش و زن باباش هی دارن بهم زنگ میزنن منم جوابشون اصلا نمیدم سختمه کلا
خونه بابامم رفاه کافی ندارم ک بتونم راحت درسمو بخونم و یه خونه شلوغه...
یه ترسی از طلاق دارم و افسوس تموم وسایل خونم ک با عشق و سلیقه خریده بودم و الان خونه بابام مث اونجا امکانات نداره و من ب اونجا عادت داشتم💔💔💔💔
