2777
2789
عنوان

دلم گرفت

60 بازدید | 0 پست

خب دم دمای اذانه..

قبلنا که با چندتا از فامیلامون میومدیم خونه مامان بزرگم اینا شهرستان، موقع اذان صبح غوغایی بود..

صدای اذان از مسجد میومد تمام برق خونه ها روشن بود..انگاری کل روستا روشن میشد.

مامان بزرگم بلند میشد نماز و نافله و حسابی تا دم صبح دعا خوندن..همه‌ی اهالی خانواده از کوچیک تا بزرگ‌ صف میبستیم پشت یه بزرگ نماز میخوندیم‌.

خیلی حس خوبی بود..به طرز شگفت انگیزی منو امیدوار میکرد به زندگی، به آینده.

امروز مثل همون روزه در حالی که من توی تاریکی، کنج اتاق خونه مامان بزرگم نشستم.همجا تاریکه..صدایی از مسجد نمیاد

هیچ نوری از پنجره نمی‌بینم همه خوابن..خواب غفلت 

گوشیم اذان میده و صدای زوزه‌ی سگا بلند میشه اما یک نفر از خانواده‌‌ی ما نه..

دلم گرفت خیلی خیلی زیاد..حیووناهم حمد و ستایش میکنن اما انسان..

اللهم عجل لولیک فرج 

آقا جان خودت دستمونو بگیر..

زرافه ی بابا هستم.یک عدد وطن پرست..بحث کردن رو زیادی دوست دارم..برنامه نویسم و رابطم با کامپیوتر خیلی خوبه می تونم راهنماییتون کنم..مترجمم هستم و ساب کیدراما و سیدراما میزنم 🤭 تایپم intj بنفشه. سنیم که مشاهده میفرمایید درسته و سن روحی بندس..دلتون خواست برا منم صلوات بفرستید و بگید تا منم دعاتون کنم.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792