خانمی که میگی حالم از زن‌های ضعیف بهم میخوره

ولی شوهر من دس کشید زمان برد من روحم پیر شد. ولی جنگیدم و نگه داشتم زندگیم را. الان اعتماد 100% ندارم به شوهرم ولی مثل 7 سال پیشم نمیترسم که بره. یه کم خودم راجمع کردم و تونستم یه چیزایی برا زمانی که نباشه داشته باشم گذاشتم کنار. بنظر خودم بزرگ شدم و اگه عقل الانم را داشتم شاید طلاق میگرفتم چون هم حامی داشتم هم مهریه سنگین هم هرچیزی که لازم بود واسه طلاق. اما عاشق بودم و بچه 

عشقم گذشته ها گذشته. اینکه میتونستم چیکارکنم و نکردم رو بریز دور چون تو هز تصمیمی گرفتی قطعا با عقل اونموقعت بهترین تصمیم بوده. مهم اینه الان تجربه شده حداقل همیشه اماده هستی

موافقم

مشکل اینجاست بعضی از زنا که توی شرایط خیلی خوبی بودن نمیتونن درک کنن و فاز بر میدارن

متاسفانه برای بعضی خانما توی بعصی شرایط طلاق حکم مرگ رو داره

وقتی که کسی هست حمایتت کنه و توانایی مالی داری

طلاق عملا یه چیزه نا ممکنه

اره الان یه خطا بکنه که بفهمم قلم پاهاش را خورد میکنم 😂😂 چندوقت پیش یه بحث شدید بینمون شد و من کاری کردم که تاحالا ندیده بود و همش بخاطر تجربیات تلخم بود 

چه زن لجنی بوده واقعا، خاک تو سر دوتاشون واقعا. ایشالاه سختتتت تقاص پس بدن …

من گذشتم شما هم بگذر و راضی نباش به بد شد حال یه نفر حتی اگه دشمنت باشه. بعدشم شوهرم تقاص پس بده منم باید تقاص بدماااا 😂😂😂😂 بیخیال نفرین شو قربون دستت 😂😂😂😂

باشه عزیزم عذر میخوام😅😅

شوخی کردم عزیزم. من همش میگم خدا کنه اون زن یه شوهر خوب پیدا کنه که زندگیش خوب بشه و از این کارا دس بکشه. 

متاسفانه همین زنها خیلی شانس میارن تو ازدواج🤦🏻‍♀️

فکر نکنم. چند وقت پیش پروفایلش را دیدم عکس پای یه بچه بود. نوشته بود کاش بودی پسرم. دلم لرزید گفتم نکنه خدا بخاطر من بچه اش را ازش دور کرده باشه. هنوز ذلم میخواد زنگ بزنم بهش و ازش بپرسم 

ووی عزیزم شما دیگه بیش از حد مهربونی🥹🥹

بستگی داره طرفت چطور آدمی باشه.یه وقتایی با یه آدم شرور طرفی.من خودم خیانت دیدم و جدا نشدم.چون نمیشه اصلا.سه تا بچه دارم.و همسرم آدم شری هستش میدونم مثلا برم ب مامانم بگم داستان اینه شوهرم دهنش و باز میکنه چرت و پرت میگه من دلم نمیاد دل مادرم بشکنه.دلم نمیخاد سه تا بچه رو بندازم گردنش برم سرکار.اصلا شوهرم بچه ب من نمیده.دائما با بچه تهدید میشیم ماهایی ک نمیتونیم جدابشیم.دلمون نمیخاد بچمون بچه طلاق بشه و دائم تو کشمکش دادگاه و دعوا باشه.

مضاف بر اینا خرج و مخارج سنگین و عدم استقلال مالیه.

من یکبار با همسرم دعوا کردم رفتم خونه خالم قهر.آبروریزی ک همسرم کرد برای بازگردوندنم یادم نمیره در خونه خاله منو شکست.من بخاطر آرامش خودم چند نفر و باید عذاب بدم؟از چه چیزایی باید بگذرم؟ب زبون راحته.

دلم نمیخواد بخاطر من باشه شاید تقاص یه دل دیگه باشه 

آخه سرکار هم بریم کی بچه ها رو نگه داره؟انگار از دلخوشی خانه داریم ماها .من سه تا بچه دارم ک دوتاشون کوچیکن و مهد کودکی.بزارم مهد هر چی درمیارم باید بدم مهد.دلمم نمیاد بزارم مهد بچه رو هفت صبح بیدار کنم اذیتش کنم‌.معلومم نیس چطور رسیدگی میکنن.