شوهر نداره ولی خیلی خیلی با سیاسته نمیدونم حقوق پدرش میگیره یا چی ! ولی تا بحال ندیدم واقعا دستش تنگ باشه یعنی فقط ادا اونم برای شوهرم اصلا هم دلش رحم نمیاد چند سال پیش تنها کمکش ۲۰ میلیون پول بود که برای شوهرم ماشین خرید اونم زد ب اسم خودش یعنی همچنان ماشین ب اسم خودشه ؛؛ یعنی ب صد مدل سامورایی از ما کند به مدت فقط سود پولشو میگرفت بعد هعیی سفارش مرغ و روغن و ... ما هم نامزد بودیم چیزی هم میگفتم آدم بده میشدم اینم پرو تر ک آره ماشین گذاشتم زیر پاتون فلان منم ل شوهرم میگفتم پولش پرت کن جلوش تا الان بیشتر از پولی ک ب ما داده بعش دادیم بازم طلبکاره خلاصه این کارش ناله ک پول ندارم و ... از این طرفم پرده عوض کن فرش نو بخر کاغذ دیواری و کابینت بندی و ... شوهرمم هر چی میشد میگفت مامانم نداره فلانه .. آقا زد من ۵ سال نامزد موندم یه بار شوهرم با ۵ تا انبه اومد خونه من دعوا گرفتم ک آقا من چند ساله نامزدم تو ب فکر انبه خریدنی میگفت برای مامانم خریدم مامانشم زنگ زده بود ب ابجیم دخترتون نمیزاره پسرم برای من فلان چیز بخره ابجیمم برگشته بود گفته بود بدبخت پسرت چند سال نامزده ت بفکر انبه خوردنی خلاصه این کارو خیلی خیلی اذیت کرد طوری که هر ماه چندین بار دعوا داشتیم اینم سر این خانوم ... حالا ما چند ماه عروسی کردیم خونه دایی شوهرم بودیم شریک شدیم برای گوشت این خانوم اونجا سریع برگشت با حالت ناراحتی گعت ب داداشش: منم میتونم ۵۰۰ شریک بشم شوهرمم خجالت کشید گفت من ۱۰ کیلو سفارش دادم دو کیلو میدم ب ط اینم ک از خدا خواسته چیزی نگفت .. بعد ک ما اومدیم خونه عروس دایی شوهرم زنگ زد گفت پدر شوهرم و برادر شوهرام ( ک میشن دایی و پسر دایی های شوهرم ) گفت داشتن غیبت شما رو میگردن..گفتم چی میگفتن