بیایین از خاطرات مدرستون بگین

امیدوارم هم شما هم دخمل من ریاضی بیست بشید ❤️

امتحان داشتم نخونده بودم انقدر ب خودم تلقین کردم ک حالم بد شد آمبولانس اومد مدرسه واااااای ک‌نگم از اون دوتا مردی ک بالاسرم بودن دوتا پسر خوشکل و جذاب اووووف عجب جیزی بودن یادش بخیر

یادش بخیر ... ما یه دبیر مرد داشتیم تو دبیرستان خیلی جدی و خشک ... بعد نزدیکای زنگ اخر همکلاسیمون کتابش رو جمع جور کرد تو کیف گذاشت ایشون هم داشت تدریس میکرد پشت به بچه ها یهو برگشت گقت خاتون ساروق جمع کردی کجا بری ... یهو کلاس منفجر شد ... هیچ وقت اون لحظه رو فراموش نمیکنم ...😂

بهترین دوران زندگیم بود ولی حیف قدرندونستم..

کلا ۴..۵تارفیق بودیم خیلی صمیمی..الان دلم براشون تنگ شد...

همیشه تیپ‌میزدیم میرفتیم مدرسه....وای روزهای بارونی و برفی چه ذوقی داشتیم🥺راه خونهمون دوربودازمدرسه ولی واقعاکیف میکردیم...افسوس که دیگه اونروزاهیچوقت برنمیگردن 💔🚶🏻‍♀️

یبارامتحانمو ۲۰شدم نمیدونم صدبار هی ورداشتم نگاش کردم 😂

مثل چی ذوق میکردم...هرموقع کارت صدآفرین میگرفتم خدابیامرزبابام ذوق میکردمیرف برام خوراکی میگرف ...هههی خدا کجا رفت اون روزها و آدمای باصفاش...😔

هیچی دیگه مدیر با عصبانیت اومد بالا ما رو پشت پنجره در حال عشوه اومدن دید یکی به کشیده زد تو گوشمون گفت مایه ی ننگ مدرسه اید بعد زنگ زد مادرپدرمون اومدن بابام گفت شوهر میخواستی میگفتی تا شوهرت بدیم چرا آبروریزی کردی خلاصه مدیر پرونده مون رو داد گفت اخراجید انقد گریه زاری کردیم که راضی شد ببخشه آخرش هم گفت اردو که قراره ببریم شما رو نمیبریم 

ما قسمت پشت حیاط مدرسمون یه حیاط خلوت داشت که دیوار حیاط خلوته میشد دیواره همسایه 

ینی یه خونه دقیقا جفت مدرسمون بود

خلاصه ما رفتیم اونجا داد و هوار میکشیدیم سنگ پرت میکردیم سمت خونه طرف 

یکی ازبچها میخواست از دیوار بره بالا بپره توخونه طرف😐😂

یه کارایی میکردیم که نگووو اون همسایه عاصی شده بود از دستمون خدا مارو ببخشه😂

ما کلا کراش میزدیم رو همسایه ی مدرسه یه پسر فوق العاده خوشتیپ بود لوازم تحریر داشت کل مدرسه دنبالش بودن وای خدا اینو چطور خلق کردی 

اخی😂

ما روانی بودیم فقط به فکر آزار و اذیت بعد هیچکسم نفهمید کار ماست😂

دقبقا جلو دبیرستان ما هم یه کافی نتی بود پسره اون زمان خیلی  خوشگل و حوشتیپ بود روش کراش بودن الانم همون پسره رو میبینم تو محل ولی دیگه واسم جذاب نیس نمیدونم چرا

بعد فکر کن من شاگرد اول مدرسه بودم عکسم رو معلم بزرگ کرده بود تو سالن مدرسه زده بود بعد همش چکمه میپوشیدم تا سر زانو همیشه آرایش میکردم لاک میزدم مدیر عاصی شده بود می‌گفت نمی‌دونم چکارت کنم 😁😁فک. کن من سال90کنکور دادم اونموقع مدرسه واقعا به پوشش گیر میداد

من الان هم که میبینمش هنوزم جذابه با اینکه حدود سیزده سال میگذره از اون موقع الان برای دخترم میرم ازش خرید میکنم زن و بچه داره فکر کن قد بلند و ورزشکار موهای بور چشمای رنگی وای خدا😍