خانم هایی که در شرف طلاق هستید یا طلاق گرفتین یک سوال

همون اول هر حسی ب طرفت داشتی همون حس ب مرور تقویت میشه

خیانت و دست بزن نمیشه باهاش کنار اومد بقیه چیزا باید دو طرف قلق هم پیدا کنن

یهو کم میاره .... چندبار فرصت میدی اون لحظه که فکر میکنی همه چی درست شده باز برمیگرده خونه اولش تو هم کم میاری  میزنی به سیم آخر...

بله از همون اول متوجه میشه ولی یا نمیتونن جداشن شرایطشو ندارن یا میگن صبر کنم شاید درست شد یا تا فرصت ایجاد شد دنبال طلاق میرن 

خیانت دست بزن و اعتیاد 

ببین من ۱۲ساله ازدواج کردم چند بار به جدایی فکر کردم باهمم حرف زدیم مشکل من این سوهرم زود عصبی میشه نمیشه باهاش حرف زد اهل خرید کردن نیست اهل بیرون رفتن نیست منم بی خیال شدم خودم شدمو خودم البته اخلاق خوبش شاید به اخلاقاش بدش می چربه.

ولی منم خیییییلی به طلاق فکر کردم شوهرم خودشو تغییر نداد اما الان خودش از رفتاراش پشیمونه اما من دیگه اون ادم سابق نییتم چون راه ارامش خودمو پیدا کردم

هر ادمی قابل تغییر هست کمتر کسی از صد نفر شاید یکی دو نفر تغییر نکنن

با گذشت زمان و با بالا رفتن سن خیلی چیزا مهم‌میشه خیلی چیزا بی اهمیت خیلی از عادتها ترک میشه 

مشکلات در همه دوران هست مجردی متاهلی و جدایی هر کدوم تو دوران خودش واسه اون طرف ممکن سخت باشه ولی با گذشت زمان وقتی مرور کنه ممکن با خودش بگه واقعن سر چه چیز الکی من انقدر غصه خوردم ارزش نداشت

 نظر شخصی کسانی ک جدا میشن هیچ وقت از ته دل راضی نیستن همه دوست دارن زندگی بر وفق مرادشون بگذره نه با جدایی ولی گاهی به این درک نمیرسن ک با دید طرف مقابل به مشکلات نگاه کنن و طرشون درک کنن

تو جدایی هیچ کس مقصر نیست هر کسی حرفای خودشو داره 

ای کاش همه بتونن به اون نقطه درک طرف مقابل برسن ❤

پیر میشی تا طرف تغییر بدی مخصوصا مردای ایرانی که تو خونه ای بزرگ شدن که همیشه نژاد برتر بودن

بله صد درصد خودمون رو گول میزنیم 

من از یه جایی دیگه بهش می گفتم حرفات یادم نمیره اینا شوخی نیست کارای خانوادش هم رو مخ بود خودشم که پخی نبود ولی از طرف خانواده قبول نداشتن که مشکل داره در حد طلاق وقتی هرویین و اعتیاد رو شد دیگه ساعت آخر بود و فرداش رفتم شکایت کردم و خانواده کاملا همراه بود