خیلی متاسفم درک میکنم، چون درگیر اون هستید نمیتونید دورو اطرافتونو ببینید که حتما فردی لایق خودتون پیدا میکنید شما حتی به یاد ایشون وفادارید امیدوارم زودتر حالتون بهتر بشه کاملا میفهمم اما زمان خیلی زیادی گذشته اون ادم کاملا فراموش کرده و داره زندگی خودشو میکنه ارزش نداره شما حروم بشی شاید با تراپی حالتون بهتر بشه، من خودم تازه جدا شدم پدر پاتنرم با اینکه میدونست عاشق پسرم و مدت زیادیه باهمیم با بی رحمی گفت یکی دیگرو براش در نظر داریم یه درصد باتو نمیشه قلبم اتیش گرفته
نمیگم ناراحت نباش چون نمیشه ولی این دوره میگذره اشکالی نداره اگ گریه کنی و... بالاخره رابطت تموم شده مایه سرمایه گذاری عاطفی کردیم ولی ادمی ک الان صدشو برات نمیزاشت دراینده ازینم کمتر میبود و این ازار دهنده تره مدام اینارو ب خودت یاداوری کن این باعث میشه کمتردلتنگش بشی و ب سمتش نری، براجفتمون خدا ادمای درستی سرراهمون بزاره بعدازین
اینقدر گریه کردم من زیر چشام کاملا کبوده، پدر مادرم از غصم داغون شدن جلو اونا دیگه حفظ ظاهر میکنم اره خیلی سخته ادمی که کل ایندتو باهاش تصور کردی و روش حساب کردی از دستش بدی واقعا حرفات درسته ممنونم
اگه دختر و پسر پشت هم باشن احتمالش کمه به هم نرسن و خانواده مانع باشن.خلاصه یجا کوتاه میان
مشکل ما اینه که طرفمون پشتمون نبود
هنوزم بهش فکر میکنم.میگم برم جلو وقتی اصلا توی یه فاز دیگست.برم چی بگم.بارها رفتم و تحقیرم کردن.نمیدونم چرا ازش متنفر نمیشم
اصلا دلم نمیخواد با دیگری آشنا بشم.همش اون و حرفاش جلو چشمامه.
پیش چندین تراپیست رفتم.روانپزشک رفتم قرص میخورم ولی بازم دلتنگشم
واقعا خسته شدم از این زندگی.هیچ لذتی نمیبرم.هر لحظش عذابه برام
نمیدونم باید چیکار کنم
ای کاش پارتنر منم مثل شما وفادار بود بخدا تمام وجودمو براش گذاشتم خانوادش کوچیکم کردن کوتاه اومدم گفت خونه ماشین حقوق خوب ندارم نمیتونم برات هدیه خوب بخرم حتی گفتم فدای سرت به دست میاری حتی مهریه نمیخوام اینقدر گاردمو اوردم پایین اینقدر محبت زیادی کردم از خودم بدم اومد. فقط چون خانوادش از قوم خودشون دختر میخواستن منو نابود کردن اونم اخر اومد بهم گفت من نمیتونم بیشتر تلاش کنم وقتتو حروم نکن خدا ازش نگذره هیچ تلاشی نکرد
نمیدونم چرا ولی دخترا اونی روک دوستشون داره ول میکنن ومیرن سمت اونی ک ارزششو نداره و بی محلی میکنه بهشون، شمانباید گیرکنی رو اون ادم باید بگذری ازش عبورکن خیلی سال گذشته باخودت مهربون باش هزارتادختر وفادار هست ک میتونی ازنو شروع کنی جونیت رو باخیال یه بی معرفت هدر نده رها کردن رو یادبگیر ازین دیدگاه نگاه کن ک شاید اون ادم براتو ساخته نشده بود وقرار نبود خوشبخت بشین پس نجات پیداکردی بزار ی نفردیگ دوستت داشته باشه ی دختر بهتر
دقیقا بعضی آدما محبت زیادی میبینن رم میکنن هوا برشون میداره میگن خب من ینی اینقدر خوبو دوست داشتنیم؟ حتما بهترازینم پیدا میشه برام ول میکنن میرن سالها بعد میفهمن چه اشتباهی کردن یا حتی ماها بعد باز برمیگردن مایی که با جون کندن فراموششون کردیم گند میزنن تو احساساتمون
9 سال از بهترین روزای عمرم رفت.هنوز دارم تاوان وفاداریمو میدم
خانوادم خسته شدن ازم
خودم حالم از خودم بهم میخوره که اینقدر ضعیفم
وقتی 24 ای تو فکرشم برم سمت یه دختر بی گناه دیگه که چی بشه.نمیتونم نقش بازی کنم.کاش دوست نمیشدم باهاش.مثل س گ پشیمونم بخدا
مدام ب این فکرمیکنم همیشه قرار اینجورادما بیان سرراهم؟
اخه تاکی ادم باید رابطه های ناموفق داشته باشع چراادما نمیخوان سالم و بالغ باشن هرجدای خودش یه تروما میسازه ماتحمل چندتا تروما رو داریم؟!
بعداز تجربه کردن اینچیزا اصن بازم چیزی ازمون میمونه، هرچقد شان خودمونو برا یسری هاپایین میاریم ب امید اینک ک شاید ادم درستی باشع ولی میبینی ک ن اینم مث بقبه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز