اره اینجور خیلی. خوبه
منم اوایل خیلی به جزئیات حساس بودم اما وقتی دیدم خودم هدف های بزرگتری دارم تو زندگیم اونا چه عددی هستن که بخوام ناراحت باشم خریدن یا نه تازه فکرشو کن من شوهرم میرفت هرچی میخرید اینا میرفتن همه جا پر میکردن ما خریدیم باز ی منتم به من میزاشتن
فقدم به خاطری که کارشون شراکت بود الان بعد چندین سال شوهرم خانوادشو شناخته خودش کرک و پرش ریخته ولی بازم به جهنم
خدا ادمو محتاج همچبن نفراتی نکنه الهی که خودش دستگیره همه مسلمونا باشه
الانم با اینکه ی جا زندگی میکنیم اما دوری و دوستیموحفظ کردم
اصلا خودمو وا نمیدم