امشب مهمونی بود خانواده نامزدم با عمه خودم بعد همینجور بحث سر عمل زیبایی بود من گفتم میخوام بینیمو عمل کنم یهو پدرش با صدای بلند گفت مهسا خودش میدونه باباش برا عمل و دوبار این جمله رو گفت یعنی از بابات بگیر خونه بابات عمل کن
حالا من اصلا نگفتم کی و کجا میخوام عمل کنم چون میخوام قبل عروسی عمل کنم خیلی عصبانی شدم تازه هموز مونده ادامه داره بگم بعدش چی شد هستین بگم؟؟
کلا خیلی مشکلات داریم اگه هستین همشو بگم شما قضاوت کنید
خب چرا باید میگفتی اصلا؟ تا کاریو نکردی جایی نگو
به هزینه‌ی کی میخوای عمل کنی؟
پدرم
ولی من صحبتم اینه به پدرش چه ربطی داره اخه اصلا پدرش وضع مالی خوبی نداره و پسرش که نامزد منه کمکشون میکنه مگه اصلا قراره ز جیب اونا بده اینجور گفت چوم تا الان بارها اشاره کردن از پدرت پول بکش و خرجیتو بده تا میتونه(چون سطح و وضع مالی خانواده من بالاست و اونا خیلی ضعیفن)
حتی سر سفره نامزدم پرسید ظرفارو میزاری ماشین ظرفشویی گفتم اره بعد خندیدم گفتم میخوای برام ماشین ظرفشویی بگیری؟(بچه ها من خودم سر جهیزیه ام میگیرم خودشم میدونست و اینکه کلا چیطی کم نمیزارم)یهو باباش گفت بابات اگه فکر راحتیته بخره برات و پوزخند زد
نمیدونم این تازه به دوران رسیده ها چین گیر من افتادن خیلی عصبانیم عمم که تو جمع بود بعدش گفت ولش کن مهم پسره خودشه که خوبه ولی من خیلی ذهنم درگیره و بهم برخورده اگه بحث وظیفه باشه وظیفه اوناهم هست پسرشون حنابندون و یه عروسی در شان خانواده من بگیره ولی ما خیلی احترامش کردیم حالا اینجوری حرف میزنن
نه عزیزم میشناسمشون دقیقا از نظر مالی گفتش چون همش میگه بابات چی میخواد کادو بهت بده یا خواهرش همش میگه از بابات پول بکش برای خونتون و شوهرت
تازه با کمال پررویی پیش یکی از فامیلامون گفته بودن بابای دختره میخواد پسرمون عروسی بگیره براشون خونه هم بگیره(همون اجاره کنه منظورشونه نمیدونم والا نکنه انتظار دارن برم تو اون لونه موش پیش ننه باباش عروسی هم که یه جشن ساده کوچیک خواستم)
دو صفحه از تاپیکاتو خوندم
این پسره به دردت نمی خوره اسی
نه خودش حسابیه نه خانوادش
جوونیتو پاش هدر نده
میگفتی اگه میخواستم از بابام بکشم عاشق چیه شما شدم؟
این گدا گشنه ها دیگه کی ان
