به خاطر بیماری برادرم مجبور شدم زندگی و همسرم رو ترک کنم و طلاق

برادرت کجا زندگی میکنه؟

منظورم خونه کی؟ 

خونه مال کیه؟؟؟؟؟؟؟

خونه خودشه؟؟؟؟

یا خونه ی پدری؟؟؟؟؟؟

خونه رو اجاره بده ... با پولش برادرت رو بزار جایی ک ازش مراقبت کنن ..

خودتم برگرد پیش همسر و پسرت....

ببین درسته که داداشته و عزیزه..   ولی اینم که زندگی چهار نفر   (یعنی خودت پسرت همسرت و اون مادر بزرگی ک پسرت پیشش)   فدای یک نفر ( اونهم یک نفری که سهمی تو اجتماع نداره و آینده ای نداره ) بشه....

 برادرت رو بسپر آسایشگاه خصوصی .... نترس چیزی نمیشه ... اولش سخت میگذره بهش بعد همونجور ک ب تو عادت داره ب اونا عادت میکنه...

اصلا نمی تونم حرف هات درک کنیم احتمالا شما مشکل روانی دارید

لزومی داره حتما برادرت از شوهرت یا بچت خوشش بیاد؟؟؟؟ آخه خیلی این جمله رو تکرار میکنی. برادرت چطور روش میشه وقتی یه نفر تمام عمر و زندگیش و وقف اون کرده، به جای تقدیر و تشکر و خجالت، به بچش بگه توله؟؟؟؟ موندم تو چرا اجازه میدی؟؟؟ 

حرص نخور این خانوم خودش مشکل روانی داره از نحوه چت کردنش متوجه نمی شی .آخه کی بچه اش ول می کنه بخاطر برادرش

😔😔😔😔😔😔😔😔😔

برو بمیر . لطفاً .طفلک اون بچه .که معلوم نیست چه طور می خواد بزرگ بشه.

سلام. و من الله التوفیق. 

تاپیک آخرم .....

[QUOTE=365869679]دقیقا، من حس کردم تاپبکش واقعی نیست اصلا. هیچ کدوم از حرفاش با عقل جور درنمیاد[/QUOTE خودش روانی نیاز به مراقبت داره

نه صلاحیت همسر بودن برای شوهرت داری نه لیاقت مادر بودن.

به جهنم هر طوری میخواد بشه بشه داداشت 

ولش به حال خودش نترس هممون هفتا کفن میپوسونیم اون هنوز زنده میمونه

مشکل مالی هم نداشته باشی به تو ربطی نداره پرستار بگیری

مشکل خودشه

اسی عزیزمممم من پست های قبلتم خوندم

برو سر زندگیت حالا ک شوهرت پشیمونه

شرطم بزار ک زنه رو طلاق بده

بچشت گناه داره فداتشم

خودت هم از بچت بیشتر عمرت داره میره مشخصه دوسش داری برو بخاطر خودت و بچتم شده برو و چشم ببند

بخدا بعد ها فقط حسرتش ب دلت میمونه

این زنه اگ بچه دار بشه عمرا طلاقش بده شوهرت خوب فکراتو بکن تا دیر نشده عزیزم 

الویت خودتی و بعد بچت 

ب شوهر و برادر و مادر و اینا فکر نکن

تو بفکر روح و روان خودت و بچت باش و اگ قول میده خیانت نکنه هرگز برگرد گرچند بعید میدونم

اما من شاید بخاطر بچه و دل خودم برمیگشتم و زندگیمو بخاطر یه لجن ازخدا بی خبر اوار نمیکردم رو پسرم

این عجیب ترین تاپیکی بود که ت این چند سال دیدم! باورم نمیشه...همه چیز این تاپیک نامفهوم و غیرعادیه تو مغزم نمیگنجه که چرا یه مادر بچه اشو ول کنه بخاطر برادرش؟ برادر خیییلی عزیزِ یه تیکه از قلبِ،ولی پسرت چی؟ اون پسر بیچاره آینده اش چی میشه؟؟ برادرت از پسرت خوشبخت تره چون سایه مادر بالا سرش بوده! اسی شما در قبال اون بچه مسئولی،اینو متوجه ای؟؟

برو آموزه های دینمونو بخون ببین چند بار و چقدر به نقش مادری تاکید کرده و چقد به نقش خواهری؟!

بی عقلیتو پای خدانذار

چققدرحرفات کفرآمیزن.ذخداارحم الراحمینه.تووظیفت مادری واسه بچت بوده

اسی درسته رفتی خوابیدی 

ولی تا خود الان تو این تاپیکت و قبلیها چرخیدم

کسی نگفت ولی من میگم

شما که وضع مالیتون خوبه 

چرا سرکار میری

اون تایما به بچت برس 

صبحا کنار داداشت باش

عصرا کنار بچت

معلومه داداشتم تا ظهر میخوابه

برنامه خوابشو درست کن

پرستار عصرا بیاد

پشیمونی فایده ای نداره ها

تا دیر نشده برای بچت مادری کن