خواهرا کمکم کنین
منو شوهرم با عشق ازدواج کردیم
جاریم خیلی خیلی حسودیمو میکرد
الان ۱۰ ساله از حسادتش عابرو برام نذاشته
تو خانواده شوهرم خیلی نفوذ داره
همه هم حرفشو باور دارن
خیلی عذاب میکشم که منو اینقدر حقیر کرده
همه یه جور دیگه نگام میکنن
واگذارش کردم به خدا
ولی خدا هم منو نمیبینه
اره عزیزم
کلا زندگی همینه
الان اون مشکل حل شده ارزوی همیشگیم براورده شده و یه مشکل جدید پیش اومده
بنظرم خدا تن سالم بده بقیش حل میشه
من ادم مذهبی ای نیستم،ذکری نگفتم ولی به خدا اعتماد کردم چون معتقدم چونکه بد نکردم خدا هم بد منو نمیخواد،همین بهم ارامش میده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز