البته خودشوهرمم رفتارش بده ...مث خر تو گل گیر کردم .مادرشوهرم بسیار حسود و بدذاته چند وقت پیش یه مجلسی دعوت بودیم خواهرشوهرام همه لباس گرون گرفته بودن و آرایشگاه رفته بودن به من هم نگفتن که منم لباسی چیزی تهیه کنم گرچه میدونم شوهرم برام نمیخرید چون خیلی خسیسه حتی مادرشوهرمم بهم هیچی نگفت من بامانتو و یه ارایش خیلی ساده رفتم اونارو دیدم واقعا ناراحت شدم ...تو مجلس خیلی ازم تعریف کردن مادرشوهرمم فرداش اومد بهم گفت دخترام چشم حسودشون کوربشه تومجلس تک بودن اون لباسا فقط به دخترای من میاد لاغرن تو ۱۳۰ کیلویی درصورتی که من ۸۰ کیلوام و قدمم۱۶۸ودختراش هم هیکل منن .کلی چرت و پرت بارم کرد...کلا همیشه چرت و پرت بارم میکنه دیگه خسته شدم از دستش بااینکه درگیر بیماری ام و اصلا استرس نباید داشته باشم عمدا اینکارارو میکنه