بازم یادم افتاد عصابم بهم ریخت با اینکه واسه یک سال پیش بود.
این خانواده یک آشنایی با ما دارن فامیل نزدیک نیستن ولی خب
شوهره میلیاردره
شوهر از اون با دین و ایمان هاست که صف اول نمازه
بشدت خوش اخلاق و خوش برخورد و خوشتیپ و همیشه شیک و مرتب
فکر کنم تو تمام استان ما تنها کسی که استخر خونه اشون طبقه آخره جای زیرزمین اینان
(برادرم گفت برای نمیدونم مالیاتی بوده چی بوده یکبار باهاش حرف زدم و دیدم ارزش دارایی اون مرد ۷۵۰ میلیارد بوده مال و اموالش)
زنش باباش کارگره با این ازدواج کرد (البته خوشگله)
زنش ماشین خارجی داره سفر خارجی میرفت اینستاگرامش پر عکس فرانسه و سوئیس ایناست بهترین زندگی
بعد یکسال پیش زنه رو با یکی تو خونه گرفتنش
اونی که باهاش گرفتنش کی بود یکی از این لات های بی سر و پا که پول سیگارم ندارن
خب هرجور حساب میکنم حتی شوهره بداخلاق بی توجه خیانتکار (که اصلا اینجور نیست چون زنش هر توجیهی برای خیانتش آورد غیر از اینا که بگه شوهرم خیانت کرد منم کردم یا بداخلاق و بی توجه بود برعکس مرده من تا اونجایی خبر داشتم عاشق زندگیش و زن و بچهاش بود یک دوقلو پسر ۸ ساله دارن)
اصلا گیرم همه اینا بود بازم چجوری عقل معیوبت اجازه داد با چنین ادم لات بی عرضه بدبختی به چنین آدمی با این همه پول و سر و وضع خیانت کنی؟
الان طلاقت داده فرستاده خونه بابات که پول نونشم به زور درمیاره بنده خدا کارگره و با آبرو بدتر آبرو پدرتم بردی خوبه ؟ الان سالی یک دست لباس نخری یا سوار پراید بشی یا آرزو سفر خارج استان به دلت بمونه دیگه خوبه ؟