2777
2789

● تجربیات و خاطرات دهشتناک ترسناک شما ●

(( ضمیمه کنم کساییکه باردارن و زنان حامله و افرادی که میترسن نیان تاپیک !!!! خاطراتتون و تجربیاتتون که دهشتناک و خوفناک و ترسناک هستن رو تعریف کنین و بنویسین تو محیط و جمع خانوادگی و مهمونی و شب یلدا و عید نوروز و سیزده بدر و سفر و گردش و مسافرت به شهرستان و روستا و شهرهای دیگه و تو لوکیشن ها و مکانهای مثل مدرسه و دانشگاه و گرمابه و حمام عمومی و دستشویی عمومی و منازل و باغات و زمین متروکه و انباری و زیرزمین و آب انبار و پشت بام و پارکینگ و آسانسور و شهربازی و کوه و دشت و کویر و جنگل و دریا و حیاط و بیابون و  قبرستان و محیط های شغلی و کاری

 و افراد و موجوداتی و حیوانات و مکانهای طل**سم و تسخیرر شده و در ماموریت کاری و جابجایی انتقال منزل و سکونت و تجربیاتتون دورازجونتون از آتش‌سوزی و سرقت و دزدی خودرو و منزلتون و غرق شدن و تصادفات

 و حوادث ناگوار و زلزله و سیل و ••• ))

 


❤️روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم گذشت❤️


● تجربیات خودم تو شهرستانمون یه مکان و لوکیشن ترسناکی هست که بهش میگن جن دره یا دره جن که صداهای وحشتناکی مثل شیون و جیغ و فریاد و عروسی و ختم و عزاداری ازش میاد توی ظلمات شب و خیلی رمزالود و دوتا مردهای خیلی شجاع و دلیر و پرجرعت و از هیچی نترس بستگان و فامیلمون بودن که همیشه میخواستن تجربه کنن اونجا رو نصف شب و بامداد پاشده بودن دوتایی رفته بودن اونجا و اونقدر تجربیات وحشتناک و دهشتناک رو با گوشت و پوست و استخونشون فیزیکی لمس کردن که وقتی به دهاتمون و و روستامون برگشتن هردو به فاصله یک هفته سکته و دق کردن و فوت شدن ••• 

یکی دیگه اینه واسه خودمه تو مدرسه تنها بودم خالی از همه معاون ها و مدیر و معلم ها و دانش آموزان بود چون پدرم مثل همیشه دنبالم میومد تو کلاسها و راهرو داشتم قدم میزدم هیچکسی نبود و تو کلاس خودم نشسته بودم منتظر رسیدن پدرم که یکدفعه ای درب یکی از کلاسها با شدت و حدت وحشتناک کوبیده شد و اونقدر وحشت کردم فقط میدوییدم و پشت سرم رو نگاه نمیکردم و بعدها پیش سرایدار مدرسه مون میموندم از وحشتم •••  

 


❤️روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم گذشت❤️

روح من تناسخ کرده قسمت بدش اونجاش که میدونم چطوری مردم..از پرتگاه پرت شدم پایین

بیا ناشناس حرفاتو بزن  https://harfeto.timefriend.net/17248577849998   از چشمان کوچک فیل فهمیدم آنکه غنی تر است محتاج تر است

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

روح من تناسخ کرده قسمت بدش اونجاش که میدونم چطوری مردم..از پرتگاه پرت شدم پایین

وایی چه عجیب عزیزم ...چه رمزالوده آدم بدونه زندگی قبای داشته و تناسخ دره تو زندگی فعلی گلمم ...


❤️روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم گذشت❤️
جدی باور داری به تناسخ😐🤭

نمونه زنده جلوتم دیگه شما باور نداری تقصیر من نیس

بیا ناشناس حرفاتو بزن  https://harfeto.timefriend.net/17248577849998   از چشمان کوچک فیل فهمیدم آنکه غنی تر است محتاج تر است
وایی چه عجیب عزیزم ...چه رمزالوده آدم بدونه زندگی قبای داشته و تناسخ دره تو زندگی فعلی گلمم ...

خیلی عالیه...ی روزی اگه پولدار شدم حتما میرم المان اون جایی ک پرت شدمو پیدا میکنم ...همیشه درمورد اینکه جنگ المان ب کجا رسید اخرش کنجکاو بودم..یادمه سرباز بودم تو زمان جنگ

بیا ناشناس حرفاتو بزن  https://harfeto.timefriend.net/17248577849998   از چشمان کوچک فیل فهمیدم آنکه غنی تر است محتاج تر است

رفته بودیم مسافرت کرمان ، سه نفری تویک اتاق بودیم تو یه تقریبا میشه گفت مسافرخونه ولی خیلییی خلوت بود. فقط یه نگهبان داشت، بعد دورازجونتون به من هی میگفتن پاشو برو حموم از وقتی اومدیم نرفتی، البته اونموقع زینک میزدم دوروزه بو عرقم درنمیومد بعدا فهمیدم مضره. 

خلاصه که رفتم حموم ، یه لگن مانند گذاشته بودن که بری تو اون دوش بگیری، وایییی تا دستمو بردم سمت آب و بازش کردم، انگار یکی گلومو گرفت داشتم خفه میشدم، انگار که افتادم زیر آب، نفس نفس میزدم خیلی برگریزون بود.آبوبستم گفتم من چرا چصخل شدم:// دوباره آبو بازکردم سرمو فقط بردم زیرآب، دیگه قلبم اومده بود تو دهنم،احساس خفگی شدید، دست پام داشت لمس میشد😐. هیچی دیگه صورتمو تو روشویی شستم لباس پوشیدم پریدم بیرون😐ولی برگام بسی ریخت هیچوقتم دلیلیشو نفهمیدم

من خیلی وقته دیگه کنکوری نیستم.. لطفا تو تاپیکای مذهبی و چله تگم کنین😁خدای بزرگم،الهی قربونت برم میشه اول سلامتی و آسودگی مامان و ابجیامو ببینم بعد بمیرم؟ میشه مامانم سلامت و خوشحال باشه و آبجیمم بتونه راحت جدابشه و با بچه های نازش خوشحال و سالم زندگیشونو بکنن؟ تنها خواسته مهمم از خدا همینه🤍🥲الان که تااینجا خوندین، میشه برای شادی روح بابای تازه فوت شدم یدونه صلوات بفرستین؟مادرمون، حضرت زهرا نگهدارما و ایرانیا باشه🌟🤲
خیلی عالیه...ی روزی اگه پولدار شدم حتما میرم المان اون جایی ک پرت شدمو پیدا میکنم ...همیشه درمورد ای ...

وایی گلم پس سرباز بودین ای جانم بلایا ازتون دور زنده باشین 


❤️روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم گذشت❤️
رفته بودیم مسافرت کرمان ، سه نفری تویک اتاق بودیم تو یه تقریبا میشه گفت مسافرخونه ولی خیلییی خلوت بو ...

بله گلم درسته واایی چه عجیب و غریب عزیزم انگار که تجربه ی بختک رو شما گذروندن عزیز شبیه بختک افتادن یا بطور علمی فلج خواب بوده و فکر کنم شما از اون حمام می‌ترسیدند چون قدرت تلقین هم خیلی موثر هست همینکه آنقدر شجاع بودین جایی که نمی‌شناختند رفتین حمام یعنی پرجرعت هستین ...

خداروشکر سلامت هستین گلم ...

❤️روزگاری هم اگر دیوانه ات بودم گذشت❤️
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792