عروس ها روابط خانواده رو سرد میکنن

آره دقیقااا. 

مخصوصا خانواده های کنترلگری که بچه شون هیچوقت حق نظر دادن و حق مخالفت و نه گفتن نداشته. 

بعد از ازدواج اگه نتونن زنشو هم کنترل کنن،  و پسره هم دیگه اجازه ی دخالت نده دیگه باهاش دشمن خونی میشن

واقعا 

سیصد چهارصد  سال پیش اینجوری بود که پسرا که زن میگرفتن زنشونو میاوردن با خودشون زندگی کنه و همونجور بچه دار میشدن و پسرا تو کار کشاورزی و دامداری به بابا کمک میکردن و عروس ها هم کارای خونه رو میکردن و مادر پدر مثل پادشاه و ملکه میشستن و فقط دستور میدادن تا اگه اون مادر پدر دور از جون از دنیا میرفتن تا عروس و داماد بتونن مستقل زندگی کنن و باز همین چرخه رو سر بچه های خودشون در میاوردن. 

ولی الان دیگه قرن ۲۱ییم ولی نمیدونم چرا بعضی مادرشوهر پدرشوهرا بعد از عقد دختر و پسر، دوس دارن کلا با اونا باشی و اگه بری خونه مامان بابات بهشون برمیخوره اگرم بخوای بری سر زندگیت باز هم حق نداری و بهشون برمیخوره،  من مادرشوهرم فقط دوس داشت پسرش عقد کنه که نیازجنسیش برآورده شه و یکی برا پسرش آشپذی کنه دیگه خودش از آشپذی برا بچه ش خسته شده بود. توقع داشت اون دختر هیچ خواسته ای هم از پسرش نداشته باشه و کلا لال باشه،  برده میگرفت براش به صرفه تر بود 

عزیزم 🥲🥲

نمیشه برید پیش مامان بابای تو زندگی کنید؟  🥺

عزیزم 🥺♥

نمیدونم والا. 

شاید باشم 😂

ولی فکر نکنم تو جاریه من باشی. 

من جاریم ۲۹ سالشه،  خودم ۲۳ م.

من و شوهرم از مادرشوهرمینا جدا شدیم. مادرشوهرم منو از خونه پرت کرد بیرون  و بابام آخر سر برامون خونه اجاره کرد.

ولی جاریم هنوز خونه ی مادرشوهرم زندگی میکنه. 

جاریم دختر خوبیه ولی وقتی با هم زندگی میکردیم خیلی لباسای بازی جلو شوهرم میپوشید. جلو شوهر من نیم تنه و شورتک میپوشید خیلی حرص میخوردم 😂 

ولی جاریه من باباش پولداره خودش هم شاغله اصلا درکش نمیکنم که چرا هنوز بعد از گذشتنه دو سال و نیم از عقدش تو خونه ی مادرشوهرمینا زندگی میکنه. 

عزیزم برای اینه که ارتباط مرد ها با خانواده ی زنشون کمتر از ارتباط زن هاست. 

و اینکه معمولا وقتی یه زن و شوهر از دو شهر مختلف ازدواج میکنن معمولا دختر میره تو شهر پسر و پسر نمیره تو شهر دختر. 

و توقع ها از زن بیشتره چون مرد سر کار میره.  

مثلا خانواده ی زن از داماد توقع ندارن که بیاد خونشونو تمیز کنه کاراشونو انجام بده. 

ولی خانواده ی مرد از عروس توقع دارن که بره خونشون رو تمیز کنه. 

داماد کمتر از عروس با خانواده ی همسرش تنها میشه. مثلا عروس خونه تنهاست یهو مادرشوهر میاد پیشش. 

ولی کمتر پیش میاد داماد تنها باشه یهو مادرزن بره خونه ش. 

بعد وقتی که عروس و خانواده شوهر تنها میشن. اونا میتونن دروغ هایی رو تو زبون عروس بذارن یا به عروس توهین کنن و عروس نمیتونه دروغ هاشونو به شوهرش ثابت کنه از طرفی هم نمیتونه بگه وقتی پسرتون نیست نیاید،  هر وقت پسرتون بود،  بیاد.

دلیل دیگه اینکه دختر جسم ضعیفتری نسبت به پسر داره.  پدرزن بخواد داماد رو کتک بزنه داماد خیلی راحت تر از خودش دفاع میکنه ولی خانواده ی شوهر بخواد عروس رو کتک بزنه دختر ضعیفتره و سخت تر از پسر میتونه از خودش دفاع کنه