پنجاه سالش عروس داماد نوه داره
تازه فیلش یاد هندستون کرده
فقط تا این حد میدونیم که شهر دیگه صیغه کرده هی میره پیشش
همیشه هم به مامانم میگه برو نه خرجی میده نه لباس میخره نه هزینه دندون میده هیچی میگه همین که سر پناه دادم بهت از سرت هم زیادیه همیشه ازش رابطه میخواد و اذیتش میکنه از هیشکی هم نمی ترسه و حرف شنوی نداره عین پسر بچه ۱۷ ۱۸ ساله شده
گاهی اوقات نقش قتلش میکشم ولی جرعتش ندارم