ارایشگاه بودم میخاستیم بریم عروسی کارم یکم طول کشید چون شلوغ بود کارم ک تموم شد بچم ادامس خاست رفتم بش بدم تو کیفمو نگاه کردم دیدم داره زنگ میزنه ۱۰ بار زنگ زده بود نگو گوشیو سایلنت کرده بودمو یادم رفته بود هی میگفتم چ عجب زنگ نزد نگو گوشی بیصدا بود جواب دادم عصبی بود زود حساب کردم اومدم بیرون میخاستم بهش توضیح بدم سرم داد زد بهم گف خفه شو دهنتد ببند برمیگردیم خونه ، برنگشیتم خونه ولی خیلی بد باهام حرف زد اونم بیرون ، فک کرد از عمد جواب ندادم اهمیت نمیدادم ب زنگاش الانم اومده هی مزه میریزه ولی محلش ندادم دارا ناهار میخوره بعد ناهار میاد اینجا معذرت خاهی و لوس بازی چیکارکنم شما جای من بودین چیکار میکردین باراولشم نیس یبار تو بازار گیج بازی دراوردم وسط بازار شروع کرد غر زدن و اخم تخم و ..