اول گفت میام خواستگاری تو برای برادرم همه جا نشسته گفت
بعد گفت برادرم نمیخاد بیاد همه هم فهمیدن
الان همه میگن معلوم دختره چه مشکلی داشته که سازو نخواسته
فلج بشه الهی که همه جا جار زد میخان بیان برای من
بعدشم نشست تعریف کرد نمیریم براش
الهی الهی الهی فلج بشه فلج