خجالتهای اوایل عقدبیاین بگین دلمون واشه😄

اووو پشمام چه دل و جرعتی بازممم... ما تو استخر اره ولی خب شخصی بود😂

فداتشمممم😭😭🫂🫂

ببا بسه دیگه اه

برو بمیر بابا دوست داشته بزنه تو گوش شوهرت توچرا.....میسوزه

من خجالت میکشم بهش بگم بریم بیرون تازه نامزد کردیم

من روم نمیشد بیرون رفتنی چیزی بگم بگیره خودش همش می‌گرفت هروقت هم میپرسید چی میخوای بگیرم برات همش میگفتم هیچی 

هی دارم کامنت میخونم هی اسمش میاد کوتاه هم نمیاد عقده ای

تو نامزدی وقتی میومد خونمون عین بید میلرزیدم از هیجان خودشم از من بدتر بود 

فداتم عزیزم هرکسی چشم نداره خوشی بقیه روببینه حتما به خودم بگو من سراپا گوشم واست

رومخ به تمام معنا

ما دور بودیم از هم شهره ما عقد کردیم بعد فرداش رفتیم کوردستان خونه نامزدم دوتایی رفتیم یه یک هفته ای اونجا بودم بعد من همون شب اول رفتم تو اتاق خوابیدم با همسرم و رابطه...درحالی ک همون یه اتاقو داشتن و دوتا از برادر شوهرامم اونجا بودن مجرد بودن اونا  بعد کوردستان همچین رسمی ندارن نمیذارن نامزدا شبا پیش هم بخابن ولی من هرشب برنامه داشتم  یعنی میخام خودمو اتیش بزنم از خجالت وقتی یادم میاد😏😏😂😂😂😂😂بعد همسرمم هیچی از رسم و رسوماتشون نمیگفت  قشنگ همراهی م میکرد  مادرشوهرمم ک خیلی زن خوبیه اصلا هیچی نمیگفت  خیلی پر رو بودم خیلی زشت بود کارم😐😐😐😐😐😐

خدا برام نگهت داره آبجی😭💜

چقد پیله میکنی بسه دیگ 

شوهر من فردای روز عقد ترتیبم رو داد و گفت مبارکه خانم شدی😂😂

اینا رسم دارن تو عقد انجام میدن و اصلا آزمایش بکارت اینا نمی‌برن

کلا طاقت نمیارن😂😂

البته خوبه منم احساس راحتی می کردم

تازه همه خانواده اش بودن مهمونم بود

خودشون جامون رو انداختن اتاق

بعد بابام نمیزاشت منو ببره سفر یه ماه بعد عقد😂😂😂

فک می کرد فقط تو سفر میشه

به مادرشوهرم گفت سپردم به تو😀🤣

ما خونمون رو خریده بودیم و جهاز رو که میخردیم مستقیم می‌بردیم خونه

قبل عروسی تو خونمون بودیم

نامزدیمونم سه ماه طول کشید چون همه چی مهیا بود دگ بابام گفت لزومی نداره نگهش دارید

شوهرم اوایل پیش خانواده ش نه از من تعریف می کرد نه محبت

الان دگ انقد راحت شده همه هم باشن حرفش رو میزنه و باهام صمیمی رفتار می کنه و این خیلی خوشایندمه

البته ده سال گذشت ها😂😂😂

بچه هام بزرگ شدن تا تونست

قربونت😘😘