2777
2789

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

اینو گفتی یاد دختر عمه ام افتادم چند ماهی بود عقد کرده بود رفت تو اتاق نامزدشو صدازد خونه پر مهمون د ...

برگااااااام اینا دیگه واقعا شخصیتایی مزخرفی دارن مگ میشه آدم تو جمع آنقدر چیپ برخورد کنه 

واقعا به خودمون نگاه میکنم میگم ما چقدر خوبیم خدایا 😐😂 

در تاپیک های پزشکی سوالات مشاوره‌ای میتونید منو تگ کنید 📌   موفق باشید 💚
در اوایلم نمیزاشتم بوسم کنه و واس اتاق خواب برام گوشی خرید و تو راه بودیم گفت دیگ امشب لخت میشی،😑😑 ...

😂😂😂😂

رفاقت با ✨خدا✨خیلی قشنگه،رهات نمی‌کنه،حتی اگه ازت بی‌معرفتی ببینه...
فدات😘😘😘

😘❤

با ریتم بخونین🤭❤                                     پا به پای کرشمه هات اومدیم از اون سر شیراز💃 جون ما این دفعه پنهون نشو زیر چارقدت باز🖐🏻🙈 وای خدا این دخترو هوش از سروم پرونده دیگه🤤 یه نظر حلاله تابی تو دلم نمونده دیگه🤌🏻🙈💋 دخت شیرازی ناز و طنازی😍 چارقد گل گلی تو چی میشه نندازی👰🏻‍♀️🖐🏻 تو مث شراب شیرازی پر رازی عزیزُم🥂🎶هر چی دلربایی تو بلد بودی رو کردی یارُم💃🤭 بخدا خسته شدم تموم شده صبر و قرارُم😣 دخت شیرازی ناز و طنازی😍💃چادر گل گلی تو چی میشه نندازی🙈.................

برای من که برای شب عقد بود.شب عقد که وارد تالار شدیم خواهرای شوهرم داشتن باهامون روبوسی میکردن،پیراهن همسرم سفید بود،یکی از خواهری شوهرم اومد بوسش کنه شوهرم یهو سرشو چرخوند سمت من.رژ لب خواهرش کامل مالیده شد به یقه پیراهن همسرم.قششششنگ جای لباش موند روی لباس.تا آخر مجلس همه فکر میکردن من بوسش کردم.بهم متلک میگفتن.اب شدم از خجالت

کاربری سال ۹۶ هستم.

من چون با همسرم 4 سال از قبل دوست بودم و قبل اونم با دوسه نفر دیگه دوست بودم خجالتی نداشتم 

ولی لحظات خاطره انگیز از اوایل عقدم زیاد دارم به نظرم بهترین دوران زندگیه اگه ادم درستی رو انتخاب کرده باشید

°^من اون دختره تخصم که از سرما یخ میزنه اما بازم میگه سردم نی:)💉🌿

استاتر عزیز تاپیکت حالمو خوب کرد منو برد به ۱۱ سال پیش خاطراتمو مرور کردم فهمیدم چقدر عاشق شوهرمم آخه دیشب ساعت ۳ شب دعوای بدی باهاش کردم مقصرم خودم بودم الان زنگ زد جوابشو دادم آشتی کردم با یادآوری گذشته فهمیدم من بدون اون هیچم

زندگی مرد بزرگیست که در بستر مرگ به شفا بخشی یک معجزه ایمان دارد
برای من که برای شب عقد بود.شب عقد که وارد تالار شدیم خواهرای شوهرم داشتن باهامون روبوسی میکردن،پیراه ...

وااای عزیزم😂😂😂❤

با ریتم بخونین🤭❤                                     پا به پای کرشمه هات اومدیم از اون سر شیراز💃 جون ما این دفعه پنهون نشو زیر چارقدت باز🖐🏻🙈 وای خدا این دخترو هوش از سروم پرونده دیگه🤤 یه نظر حلاله تابی تو دلم نمونده دیگه🤌🏻🙈💋 دخت شیرازی ناز و طنازی😍 چارقد گل گلی تو چی میشه نندازی👰🏻‍♀️🖐🏻 تو مث شراب شیرازی پر رازی عزیزُم🥂🎶هر چی دلربایی تو بلد بودی رو کردی یارُم💃🤭 بخدا خسته شدم تموم شده صبر و قرارُم😣 دخت شیرازی ناز و طنازی😍💃چادر گل گلی تو چی میشه نندازی🙈.................

وااااا خب برای بی معنیه میخوام بدونم علت زود شوهر مزدنشون چیه وقتی پیش پا افتاده ترین چیزاهم نمیدونن

علت ازدواج اول خودت چی بود وقتی بعدش جداشدی؟ وقتی ب درکی از رابطه نرسیدی نباید شروع میکردی ک بعدش طلاق بگیری

هی اصرار داری بقیه رو باز خاست کنی یه سر ب تاپیکای خودت بزن

من و شوهرم اختلاف سنیمون چون زیاده شوهرم خیلییی پخته بود 

و پرووو😂 

همون شب خواستگاری که میخواستیم از اتاق بیایم بیرون یهو گفت وایستا ی لحظه ببخشید تواناییت چقده من ۷ تا بچه میخوام😐😂

منم کپ کرده بودم بعد ی لحظه نگاش کردم گفتم ببخشید من هنوز تجربه چیزیو نکردم که تواناییمو بسنجم زود اومدم بیرون حالا بهش میگم خودش میخنده 

بعد عقدمونم که راهمون دور بود اون از شهرشون اومد شهر ما

بعنی تا صبح تو ماشینن..🙊حالا من هی اب میشم خاک میشم اقا کار خودشو میکرد چقد خجالت کشیدم تا صبح از ترسش خوابم نبرد شب اولمون😂

روزای خوب توی راه😎✌🏻

واقعا متاسفم براتون دعوا دارین برید بیرون یکم شخصیت داشته باشین این تاپیک مال یکی دیگس شدین نخود هر آشی هم کسی که توهین داره هم کسی که وکیل وصیه چون دارین دعوا رو ادامه میدین

ریپم بزنید جوابتون نمیدم چون برای تاپیک ارزش قائلم

یه دختر خوب😂😍
علت ازدواج اول خودت چی بود وقتی بعدش جداشدی؟ وقتی ب درکی از رابطه نرسیدی نباید شروع میکردی ک بعدش طل ...

😂😂😂😂دقیقا

بچه که بودم یه دوست داشتم مامانش نمیزاشت بامن بگرده چون لاک میزدم حالااون با دوست پسرش میره شمال من هنوز لاک میزنم😐

عقد ما محضر که رفتیم فقط خانواده درجه یک یعنی پدر مادر خواهر و برادر بودن

دو سه روز بعدش دعوت شدم خونه مادربزرگش اونجا کلا همه بهم زل زده بودن منم هی رنگ به رنگ عوض میشدم همش میگفتم حتما لباسم بده یجوریم ولی همشون زل میزدن بهم هیچی نمی‌گفتند خیلی بد بود😂

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792