فرداش بعد خداحافظی
دیگه مگه من دانشگاه این بچه رو دیدم
اب شده بود رفته بود تو زمین
بهش گفته بودم که رفتارتونو تغییر ندین و در نرین و منو پشیمون نکنین ازین که بهتون گفتم و...
ولی یه هفته ندیدمش
دیگه هم روی پیام دادن نداشتم
تا اینکه یه روز توی سلف بودم
که پیام داد بهم احوال و پرسی و...
این بود شروع چت کردن ما به عنوان دوتا اشنا
یکی دو هفته گذشت ولی اشنایی ما به ۵ ۶ ماه قبلش بر میگشت خیلی از اخلاقای همدیگه دستمون بود
جفتمون مذهبی بودیم و شما همو خطاب میکردم