دوستان من ی سال عقدم و یه ماهه ازدواج کردم من از دوران عقد به نگاه های همسرم و جاریم شک میکردم جاریم ۱۶ ساله ازدواج کرده و ده سال از همسرم بزرگتره من هروقت میرم خونه پدر شوهرم اونم هست بخاطر نزدیک بودن خونه هامون .. از وقتی ک میریم شوهرم نگاش میکنه تا وقتی ک میایم نمیتونه چشم برداره خودشم وقتی میبینه شوهرم نگاش میکنه نگاه شوهرم میکنه زوم میکنه لبخند میزنه .. من نمیدونم منظورشون چیه ولی همسرم نمیتونه چشم برداره تو دوران عقد چند بار با همسرم بحثمون شد رابطش کم کرده ولی الان خیلی نگاهاش عذابم میده از دیشب نتونستم بخوابم .. توروخدا بگید چکار کنم راه حل بدید بفکر طلاقم ک جدا بشم ولی چجور ثابت کنم خبری هست نمیدونم چکار کنم....میترسم بهم نظر داشته باشن یا رابطه ایی باشع
بنظرت اون از تو قشنگ تره؟یا شوهرت اون جوری که باید تو رو دوست نداره و به اون توجه میکنه؟قشنگ فکر کن ...
از من یکم بیشتر سفیدتره و پنج سانت بلندتره همین ولی منم خشگلم خوشتیپم تحصیل کردم .. شایدم شوهرم منو اونجو ک باید دوست نداره نمیدونم...یا شایذ از قبل من به اون نظر داشاه
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
از من یکم بیشتر سفیدتره و پنج سانت بلندتره همین ولی منم خشگلم خوشتیپم تحصیل کردم .. شایدم شوهرم منو ...
ببین من یه مدت بیش از حد بدم میومد جایی با جاریم برخورد کنیم
تو یه ساختمونیم و مسلما همو میدیدم زن خوشکلیه زیادم پیگیر حجاب نیست مثلا آستین کوتاه میپوشه براش مهم نیست پاچه شلوارش زیاد بره بالا یا یقش باز باشه شال سر نمیکرد جلو شوهرم درشت اندامم هست خیلی اوقات با بلوز شلوار میگشت منم اذیت میشدم که نکنه شوهرم بهش توجه کنه بیش از حد اعصابم خورد بود و رابطمون متشنج....با مشاور صحبت کردم با چیزایی که گفتم مشاوره گفت چون اعتماد بنفس کمه فکر میکنی اون چیزی داره که تو نداری و شوهرت ممکنه بهش جلب بشه چه چیز اون از تو بهتره با چند جلسه مشاوره به جایی رسیدم اینقدر خودم رو دوست داره که نیدونم بهتر از من پیدا نمیکنه شوهرم ....الان که دست از سرشون برداشتمم میبینم چقدر برای هم احترام قائلن و چقدر شوهرم رودربایستی داره باهاش
من که میگم احتمالا قبلا صمیمی بودن حالا هم همونه اما شما چون حساس شدی قایم میکنن نه صمیمیت به معنای رابطه و ....بهر حال قبل شما هم ۱۶ سال عروس اون خانواده بوده اگر چیزی بود رو میشد
ببین من یه مدت بیش از حد بدم میومد جایی با جاریم برخورد کنیم تو یه ساختمونیم و مسلما همو میدیدم زن خ ...
نه این باهم رو در بایستی ندارن .. نگاهای شوهرم با احساسه .. من زنم میفهمم اونم براش عشوه میاد ... تو عقد جلو من جاریم پای شوهرم نیشگون گرفت و عشوه امذ ک من تو رو شوهرم ایستادم . واقعا نمیدونم چجو ثابت کنم خیلی ناراحتم